بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت سوم :
مکاشفات : آدمی، در هر لحظه مکاشفاتی دارد؛ چنان که علم نیز کشف است. هیچ دانشمندی نمی‌ تواند چیزی را خلق کند، بلکه همگی جزئیاتی از آن چه هست را کشف می‌کنند و گاه با تجزیه و ترکیب عناصری که در اندازه‌های معینی خلق شده‌اند، چیز هایی را می‌سازند که اگر جدید باشد، به آن اختراع می‌گویند و اگر جدید نباشد، به آن صنعت می‌گویند؛ چنان که حتی شعر نیز صنعت می‌ باشد، چون با کلمات و معانی ساخته می‌شود.
اما، گاهی مکاشفات، فراتر از امور متداول می‌باشند و نظر آدمی را به خود جلب می‌ نمایند! مانند آن که کسی آتش بودن مال حرام را ببیند!
هیچ ضرورتی ندارد که این مکاشفات، حتماً در لحظات احتضار، نزدیکی مرگ، یا در خواب باشد، چه بسا برای کسی در حال بیداری، مکاشفه‌ای از این دست رخ دهد. مانند کسی که هیچ سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما درمیان یک متن عربی، آیات قرآن مجید را تشخیص می‌داد و می‌گفت: نورانی و به رنگ سبز می‌بینم؛ و ممکن است در این مکاشفات، تذکر یا خبری از آینده نیز داده شود.
این نوع مکاشفات، الزاماً به دین، ایمان، اسلام، ولایت، امامان علیهم السلام ربط ندارد؛ چنان که فرعون، سال‌های قحطی را در خواب و به صورت خورده شدن هفت گاو چاق، توسط هفت گاولاغردید؛ یا منجمانی که کافر بودند، با دیدن ستارگان، به او خبر از تولد پسری دادند که بساط او را جمع خواهد کرد!
حجیت و استناد :این مکاشفات در بیداری، خواب، هنگام مفارقت جزئی روح از بدن در شرایط گوناگون، برای دیگران، هیچ دلیل و حجّیتی ندارند، چرا که قابل انتقال نمی‌باشند؛و برای خود شخص نیز در صورتی حجّیت دارند که بتواند آن را درست تعبیر کند و به زبان و مفاهیم مفهوم خودش ترجمه کند. چه کسی به غیر از حضرت یوسف علیه السلام که خداوند علیم به او علم تعبیر داده بود، می‌ توانست رؤیای دو هم سلولی و فرعون را تعبیر کند؟!
از این‌رو، پخش برنامه‌هایی که افراد از دیده‌های غیر مادی و تجربیات شخصی خود می‌گویند،نه تنها فایدۀ قابل توجهی ندارند، بلکه سبب تشویش اذهان عمومی و گاه ایجاد شبهات و حتی انحراف در اعتقادات می‌گردند!(پایان)