پارت اخر

پارت اخر
دکتر:هوشیاریشون برگشته و بزودی بهوش میان تبریک میگم
جونگکوک:وا.....واقعا
دکتر:بله
و بعد دکتر از اتاق رفت بیرون و جونگکوک موند پیش هایجین انگاری دنیا رو به جونگکوک داده بودن خیلی خوشحال بود جونگکوک حواسش و به هایجین داد که دید داره بیدار میشه
جونگکوک:هایجین خوبی
هایجین:جونگ...کوک
جونگکوک:جان جونگکوک
هایجین:دلم برات تنگ شده بود
جونگکوک:ندیدی ببینی چی میکشیدم بدون تو(بغض)
هایجین:جونگکوک(گریه)
جونگکوک:خواهش میکنم دیگه گریه نکن ممنونم ممنونم که قوی موندی و برگشتی پیشم
هایجین:من از تو ممنونم که منتظرم بودی و فراموشم نکردی(گریه)

جونگکوک چند روزه بعد از هایجین خواستگاری کرد و هایجین قبول کرد و این دو زوج خوشگل و جذاب ما زندگی جدیدی و آغاز کردن هایجین وقتی برگشت فهمید دنیا اونقدری ارزش نداره که بخواد خودشو عذاب بده و هایجین همه اون کسایی که بهش ظلم کردن و بخشید و زندگی جدیدی و با جونگکوک شروع کرد و بعد ۵سال صاحب یه دقلو دختر و پسر شدن

پایان:)))))))
ببخشید اگه بد شد
دیدگاه ها (۲)

وقتی عضو هشتمی و بیماری قلبی و آسم داری غمگیندرخواستی هونگ م...

پارت ۲غمگین عضو هشتمدرخواستی قبل کنسرت وقتی مینجی آماده شده ...

پارت۱۶*پرش زمانی به ۶ماه بعد*الان ۶ماهه که هایجین توی کماست ...

پارت ۱۵دکتر:متاسفم هرکاری از دستمون برمی‌آمد انجام دادیم ولی...

ادامه پارت: ⑥⑥ویو میونگ من همه چیزو دیدم مثل یک روح تمام صحن...

شوهر دو روزه. پارت ۸۷

black flower(p,297)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط