کاش دورانمآن کمی عقب تر بود

‹‹ کاش دورانمآن کمی عقب تر بود ..
مثلا یک قرن !
من چادرِ گُلدار سَرم میکردم
و تو با چند نآنِ سنگکِ تازه ، سرِ کوچه می ایستادی تا من از کنآرت رد شوم و تو با تمامِ جسارتت به من نآنِ داغ تعارف کُنی ..
من نگاهم را نَجیبانه می دُزدیدم ..
و تو عاشق تر میشُدی .. به این منِ دست نیافتنی !
مالِ آن دوران اگر بودیم ..
برای دلبری از تو ، آبگوشت های جانانه روی اُجاق بار میگذآشتم ..
که بوی دلبرانه اش تا خآنه ی شما برسد و تو بیشتر از همیشه عاشقم شوی ..
تا مآدرت باز هم از نجابت و خانمیِ دخترِ چادر گُلی بگوید و تو قند در دلت آب شود ، و از شَرم و وقارت سرخُ سفید شوی و سرت را پآیین بیندازی ..
مالِ آن دورات اگر بودیم ، تو برای یک لحظه دیدنم با تمامِ جهان میجنگیدی .. !
چقدر حیف که مالِ آن دوران نیستیم !
مالِ آن دوران اگر بودیم ،
کوچه ها پُر میشد از مردانی که دلشان میتَپد به خآنه برگردند ..
و زنانی که تمامِ کوچه را برای آمدنِ مردِ عاشقشان ، آب و جارو میکردند .. :)💕

#خاصترین
دیدگاه ها (۱)

فقط خدآ میدونه‍،شبآیۍ که‍ خوآبتو مۍبینم‍ صبح هآش بآ چه‍ حآلۍ...

گفتم ببین بودنِت بدجور بہ مزآج ما خوش اومده ، نڪنہ یہ وقت فڪ...

گفت: جدیدا کم جمله میگی میچسبونی به در و دیوار این خـ ـراب ش...

شب که میشد..نگا میکردم به آسمون... صورتش میشد پس زمینه ی احس...

کاش دورانمان کمی عقب‌تر بودمثلا یک قرن...چادر گلدار به سرم م...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط