فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت چهل و نه
ان شب همه خوشحال بودن
بی خبر از نقشه ی تهیونگ
بی خبر از عاشقی که برای معشوقش دست به هر جنایتی میزد
شاید در نگاه اول این کار احمقانه باشد اما ایا عاشق شدن گناه بود
ایا کسی رو از ته دل دوست داشتن جرم بود
داخل فیلم ها و سریال ها در اخر همیشه عاشق ها به یکدیگر میرسند
ولی ایا در واقعیت هم همین شکلی خواهد بود ایا همه تا ابد خوشحال و شاد می مونن ؟
ایا تهیونگ عاشق میتونه کیم ا/ت رو که عاشق فرد دیگه ایه به دست بیاره؟
یا حداقل میتونه باعث جدایی جئون و ا/ت به هر شکلی بشه؟
شایدم قصد کثیف تری درون مغزش در حال گردش باشه؟
شاید اون قصد کشتن جئون رو داشته باشه؟
﴿نظر شما چیه؟﴾
ا/ت
بعد از اینکه تقریبا همه رفتن
جونگ کوک اومد سمتم
دستش رو انداخت دور کمرم و به چشمام خیره شد
+ امشب چطور بود؟
- ممنونم خیلی خیلی ممنونم
+ همین که تونستم لبخندت رو ببینم برام کافیه﴿بغلش کرد﴾
- بریم خونه؟
+ فکر کنم برای امشب خیلی ذوق داری؟
- نمیدونم شاید
+ همین شکلی قلب منم دزدیدی خانوم کیم
- ..........
رفتیم سمت ماشین و سوار شدیم
داخل راه همش به امشب فکر میکردم
کی فکرش رو میکرد جونگ کوک توی یه شب از این رو به اون رو بشه
چند مین بعد
+ خب رسیدیم
- ممنون
رفتم سمت اتاقم و لباسم رو عوض کردم
که در اتاق باز شد
+ هروقت یاد امشب میفتم قلبم تند تند میزنه
- میتونی یکم تحمل کنی ﴿دستش رو گذاشت روی قلب کوک﴾
+ نه دیگه تحملم تموم شده
همین الان میخوامت﴿بغلش میکنه﴾
- ببین جناب جئون چقدر کم تحمل شدن
﴿خنده﴾
+ مگه خانوم کیم اجازه میدن؟
- ﴿خنده ی ریز﴾
+ دلبری کردناتو نگه دار واسه وسط کار
- چشم (عشوه )
بعد از گفتن چشم شروع کرد به بوسیدن لبام
و اروم من رو گذاشت روی تخت
با چشمای خمارش بهم چشم دوخت و گفت
+ اینقدر دلبری نکن وگرنه قول نمیدم سالم از این اتاق بری بیرون
دوباره شروع کرد به بوسیدنم
این بار لباس هام رو دونه دونه در اورد و پرت کرد روی صندلی
و کارش رو شروع کرد
پارت چهل و نه
ان شب همه خوشحال بودن
بی خبر از نقشه ی تهیونگ
بی خبر از عاشقی که برای معشوقش دست به هر جنایتی میزد
شاید در نگاه اول این کار احمقانه باشد اما ایا عاشق شدن گناه بود
ایا کسی رو از ته دل دوست داشتن جرم بود
داخل فیلم ها و سریال ها در اخر همیشه عاشق ها به یکدیگر میرسند
ولی ایا در واقعیت هم همین شکلی خواهد بود ایا همه تا ابد خوشحال و شاد می مونن ؟
ایا تهیونگ عاشق میتونه کیم ا/ت رو که عاشق فرد دیگه ایه به دست بیاره؟
یا حداقل میتونه باعث جدایی جئون و ا/ت به هر شکلی بشه؟
شایدم قصد کثیف تری درون مغزش در حال گردش باشه؟
شاید اون قصد کشتن جئون رو داشته باشه؟
﴿نظر شما چیه؟﴾
ا/ت
بعد از اینکه تقریبا همه رفتن
جونگ کوک اومد سمتم
دستش رو انداخت دور کمرم و به چشمام خیره شد
+ امشب چطور بود؟
- ممنونم خیلی خیلی ممنونم
+ همین که تونستم لبخندت رو ببینم برام کافیه﴿بغلش کرد﴾
- بریم خونه؟
+ فکر کنم برای امشب خیلی ذوق داری؟
- نمیدونم شاید
+ همین شکلی قلب منم دزدیدی خانوم کیم
- ..........
رفتیم سمت ماشین و سوار شدیم
داخل راه همش به امشب فکر میکردم
کی فکرش رو میکرد جونگ کوک توی یه شب از این رو به اون رو بشه
چند مین بعد
+ خب رسیدیم
- ممنون
رفتم سمت اتاقم و لباسم رو عوض کردم
که در اتاق باز شد
+ هروقت یاد امشب میفتم قلبم تند تند میزنه
- میتونی یکم تحمل کنی ﴿دستش رو گذاشت روی قلب کوک﴾
+ نه دیگه تحملم تموم شده
همین الان میخوامت﴿بغلش میکنه﴾
- ببین جناب جئون چقدر کم تحمل شدن
﴿خنده﴾
+ مگه خانوم کیم اجازه میدن؟
- ﴿خنده ی ریز﴾
+ دلبری کردناتو نگه دار واسه وسط کار
- چشم (عشوه )
بعد از گفتن چشم شروع کرد به بوسیدن لبام
و اروم من رو گذاشت روی تخت
با چشمای خمارش بهم چشم دوخت و گفت
+ اینقدر دلبری نکن وگرنه قول نمیدم سالم از این اتاق بری بیرون
دوباره شروع کرد به بوسیدنم
این بار لباس هام رو دونه دونه در اورد و پرت کرد روی صندلی
و کارش رو شروع کرد
۵۲۵
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.