فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت چهل و هفت
+ میخندی؟
- کی من؟
+ شخص دیگه ای اینجا حضور داره؟
- نه
+ شب بریم خونه دارم برات
- ..............
+ باشه حالا زانوی غم بغل نگیر شاید باهات کاری نداشتم
- مرسی شوهری
+ (قهقهه)
ماشین دوباره راه افتاد
داخل راه کلی باهم صحبت کردیم
بعد از حدود چند مین رسیدیم
یه رستوران خیلی معروف داخل کره
+ بریم تو
- باشه
وقتی رفتیم داخل تازه متوجه شدم قضیه از چه قراره
....... تولدت مبارککککککککککککککککککک
خاک تو سرم
رسما تولدم رو به کل یادم رفته بود
$ ا/ت جان دخترم ۱۹ سالگی ت مبارکککککککککک
- مرسی (هم رو بغل کردن)
هرکی ندونه فکر میکنه مادرمی
$ خیلی بیشعوری
تقریبا بیشتر دوستای من و جونگ کوک اومده بودن
+ ا/ت بیا اینجا میخوام یکی رو بهت معرفی کنم
- کی؟
+ کیم نامجون
یکی از بهترین قاضی های کل کره
- خوشبختم
£ منم همینطور
جونگ کوک خیلی ازتون تعریف میکنه حالا که دقت میکنم واقعا هم راست گفته
- ممنونم لطف دارید
+ خب بسه دیگه بریم شام بخوریم
£ بله
بعد از خوردن شام شروع کردیم به رقصیدن
نگاه های به شدت سنگین شخصی رو روی خودم حس میکردم اما هرچی میگشتم کسی نبود
من و جونگ کوک وسط سالن داشتیم میرقصیدیم که گفت
+ امروز خیلی خوشگل شدی
- واقعا؟
+ مگه من باهات شوخی دارم؟
- نه
$ خب خب رقصیدن بسه بریم سراغ اصل کاری
+ باشه
- این اصل کاری چیه؟
+ الان میفهمی شیطون خانم( لپ ا/ت رو کشید)
- نمیشه الان بگی؟
+ نچ یکمی صبر داشته باش
- باشه(کلافه)
$ خانم کیم تشریف بیارید اگر زحمت نیست براتون
- والا یکم زحمته نمیشه شما بیاید
$ گشاد بدبخت پاشو بیا دیگه
- باشه بابا بی جنبه
$ من بی جنبم؟
- نه عمم
$ پاشو بیا سرمون درد گرفت
رفتم پیش لیا و دونه دونه شروع کردم به باز کردن کادو ها
تا اینکه نوبت رسید به اخری
$ خب اینم از اصل کاری
- این از طرف کیه؟
$ شوهرت پرنسس
- بابا تو منو ..... با این پرنسس گفتنت
$ میدونم عسیسم
+ نمی خوای بازش کنی؟
- چرا الان بازش میکنم
پارت چهل و هفت
+ میخندی؟
- کی من؟
+ شخص دیگه ای اینجا حضور داره؟
- نه
+ شب بریم خونه دارم برات
- ..............
+ باشه حالا زانوی غم بغل نگیر شاید باهات کاری نداشتم
- مرسی شوهری
+ (قهقهه)
ماشین دوباره راه افتاد
داخل راه کلی باهم صحبت کردیم
بعد از حدود چند مین رسیدیم
یه رستوران خیلی معروف داخل کره
+ بریم تو
- باشه
وقتی رفتیم داخل تازه متوجه شدم قضیه از چه قراره
....... تولدت مبارککککککککککککککککککک
خاک تو سرم
رسما تولدم رو به کل یادم رفته بود
$ ا/ت جان دخترم ۱۹ سالگی ت مبارکککککککککک
- مرسی (هم رو بغل کردن)
هرکی ندونه فکر میکنه مادرمی
$ خیلی بیشعوری
تقریبا بیشتر دوستای من و جونگ کوک اومده بودن
+ ا/ت بیا اینجا میخوام یکی رو بهت معرفی کنم
- کی؟
+ کیم نامجون
یکی از بهترین قاضی های کل کره
- خوشبختم
£ منم همینطور
جونگ کوک خیلی ازتون تعریف میکنه حالا که دقت میکنم واقعا هم راست گفته
- ممنونم لطف دارید
+ خب بسه دیگه بریم شام بخوریم
£ بله
بعد از خوردن شام شروع کردیم به رقصیدن
نگاه های به شدت سنگین شخصی رو روی خودم حس میکردم اما هرچی میگشتم کسی نبود
من و جونگ کوک وسط سالن داشتیم میرقصیدیم که گفت
+ امروز خیلی خوشگل شدی
- واقعا؟
+ مگه من باهات شوخی دارم؟
- نه
$ خب خب رقصیدن بسه بریم سراغ اصل کاری
+ باشه
- این اصل کاری چیه؟
+ الان میفهمی شیطون خانم( لپ ا/ت رو کشید)
- نمیشه الان بگی؟
+ نچ یکمی صبر داشته باش
- باشه(کلافه)
$ خانم کیم تشریف بیارید اگر زحمت نیست براتون
- والا یکم زحمته نمیشه شما بیاید
$ گشاد بدبخت پاشو بیا دیگه
- باشه بابا بی جنبه
$ من بی جنبم؟
- نه عمم
$ پاشو بیا سرمون درد گرفت
رفتم پیش لیا و دونه دونه شروع کردم به باز کردن کادو ها
تا اینکه نوبت رسید به اخری
$ خب اینم از اصل کاری
- این از طرف کیه؟
$ شوهرت پرنسس
- بابا تو منو ..... با این پرنسس گفتنت
$ میدونم عسیسم
+ نمی خوای بازش کنی؟
- چرا الان بازش میکنم
۳.۱k
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.