فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت چهل و هشت
شروع کردم به باز کردن کادو
کم کم وقتی تکه های کاغذ رو از دورش می کندم قسمت هایی از کادو هم مشخص شد
یه ماکت بود
یه ماکت از من و اون
یکی از عکس های عروسی مون بود
اون رو تبدیل به ماکت کرد
چه قشنگ
- ا . این خیلی خوشگله
+ دوسش داشتی ؟
- اره ممنونم
+ همین که خوشت اومد برای من خیلی با ارزشه
- همین که خودت کنارم هستی برام از هزار تا کادو ارزشمند تره
+ واقعا(خمار)
$ اه اه این چندش بازیا چیه به قران یه کم دیگه ادامه بدید بالا میارم
- یعنی نشد ما یه دیقه حرف بزنیم تو نپری وسط حرفامون
$ خب ببین من به فکرتم
چهار روز دیگه چطوری میخوای یه بچه رو بزرگ کنی؟
- خیلی بیشعوری
$ مرسی
+ هعی لیا میشه بری؟
$ نه
+ چقدر میخوای
$ یه ۱ میلیون وون
- ایشششششش لیااااااااااااااااااااااااااا
$ بعدا بزن به کارتم فعلا🏃🏃🏃🏃
+ خب کجا بودیم؟
- نمیدونم
+ ا/ت میدونی چیه؟
- چی
+ دلم میخواد یه جئون کوچولو شبیه تو درست کنیم
- ولی اخه زود نیست؟
+ نه
چرا زوده اتفاقا دیرم هست
می ترسی؟
- خب راستش دروغ چرا یکم از مراحل به وجود اومدنش میترسم
(استغفرالله🚶📿 )
+ خب اینکه ترس نداره زیاد بهت سخت نمیگیرم(خنده ی شیطانی)
- جونگ کوک
+ نکن کوچولو
- من که کاری نکردم
+ همین که داری تن و بدنم رو با دیدن لبات میلرزونی خودش خیلیه
- ددی جئون (خنده)
+ از ددی خوشت میاد ؟(قهقه)
- شوخی کردم بابا
+ چرا خوشت میاد
از لحن گفتنت مشخصه
- بابا به قران شوخی کردم
+ نچ امشب یه ددی نشونت بدم که تا یه هفته نتونی راه بری(اخرش رو در گوشش گفت)
- واقعا(لب پایینش رو گاز گرفت)
+ الان داری دلبری میکنی ؟
- .........
+ بهتره خودت رو اماده کنی برای امشب
- چشم جناب جئون
+ اخه مگه دلم میاد کوچولو ؟
- نمیدونم بلاخره شما ددی هستید نه من
+ هعی برو برو تا همینجا کارتو نساختم
- چشم ددی جون(چشمک)
¢ متاسفم براتون(سرش رو تکون میده به نشانه ی تاسف)
+ چرا
¢ اخه کی اینقدر لیلی و مجنون شدید که من خبر نداشتم؟
+ وقتی فهمیدم که اون عوضی چه قصدی داره تازه متوجه شدم که باید محکم به ا/ت بچسبم و گرنه خیلی راحت ا/ت رو ازم میگیره
¢ کی؟
+ تهیونگ
¢ میدونی چیه ا/ت خیلی خیلی دختر خوبیه ولی اون جوری که من شنیدم تهیونگ ول کنش نیست و تا زمانی که ا/ت رو نگیره ولت نمیکنه
+ مگه از روی جنازم رد بشه
¢ هعی
چه معلوم شاید شد البته خدا نکنه
پارت چهل و هشت
شروع کردم به باز کردن کادو
کم کم وقتی تکه های کاغذ رو از دورش می کندم قسمت هایی از کادو هم مشخص شد
یه ماکت بود
یه ماکت از من و اون
یکی از عکس های عروسی مون بود
اون رو تبدیل به ماکت کرد
چه قشنگ
- ا . این خیلی خوشگله
+ دوسش داشتی ؟
- اره ممنونم
+ همین که خوشت اومد برای من خیلی با ارزشه
- همین که خودت کنارم هستی برام از هزار تا کادو ارزشمند تره
+ واقعا(خمار)
$ اه اه این چندش بازیا چیه به قران یه کم دیگه ادامه بدید بالا میارم
- یعنی نشد ما یه دیقه حرف بزنیم تو نپری وسط حرفامون
$ خب ببین من به فکرتم
چهار روز دیگه چطوری میخوای یه بچه رو بزرگ کنی؟
- خیلی بیشعوری
$ مرسی
+ هعی لیا میشه بری؟
$ نه
+ چقدر میخوای
$ یه ۱ میلیون وون
- ایشششششش لیااااااااااااااااااااااااااا
$ بعدا بزن به کارتم فعلا🏃🏃🏃🏃
+ خب کجا بودیم؟
- نمیدونم
+ ا/ت میدونی چیه؟
- چی
+ دلم میخواد یه جئون کوچولو شبیه تو درست کنیم
- ولی اخه زود نیست؟
+ نه
چرا زوده اتفاقا دیرم هست
می ترسی؟
- خب راستش دروغ چرا یکم از مراحل به وجود اومدنش میترسم
(استغفرالله🚶📿 )
+ خب اینکه ترس نداره زیاد بهت سخت نمیگیرم(خنده ی شیطانی)
- جونگ کوک
+ نکن کوچولو
- من که کاری نکردم
+ همین که داری تن و بدنم رو با دیدن لبات میلرزونی خودش خیلیه
- ددی جئون (خنده)
+ از ددی خوشت میاد ؟(قهقه)
- شوخی کردم بابا
+ چرا خوشت میاد
از لحن گفتنت مشخصه
- بابا به قران شوخی کردم
+ نچ امشب یه ددی نشونت بدم که تا یه هفته نتونی راه بری(اخرش رو در گوشش گفت)
- واقعا(لب پایینش رو گاز گرفت)
+ الان داری دلبری میکنی ؟
- .........
+ بهتره خودت رو اماده کنی برای امشب
- چشم جناب جئون
+ اخه مگه دلم میاد کوچولو ؟
- نمیدونم بلاخره شما ددی هستید نه من
+ هعی برو برو تا همینجا کارتو نساختم
- چشم ددی جون(چشمک)
¢ متاسفم براتون(سرش رو تکون میده به نشانه ی تاسف)
+ چرا
¢ اخه کی اینقدر لیلی و مجنون شدید که من خبر نداشتم؟
+ وقتی فهمیدم که اون عوضی چه قصدی داره تازه متوجه شدم که باید محکم به ا/ت بچسبم و گرنه خیلی راحت ا/ت رو ازم میگیره
¢ کی؟
+ تهیونگ
¢ میدونی چیه ا/ت خیلی خیلی دختر خوبیه ولی اون جوری که من شنیدم تهیونگ ول کنش نیست و تا زمانی که ا/ت رو نگیره ولت نمیکنه
+ مگه از روی جنازم رد بشه
¢ هعی
چه معلوم شاید شد البته خدا نکنه
۸.۲k
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.