بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت سوم :
بی خود نمیگویند ائمه ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه، گریه کردن به خودش بگیرد اجرش فلان فلان است. مسئله، مسئله گریه نیست. مسئله، مسئله تباکی نیست. مسئله، مسئله سیاسی است که ائمه ما با همان دید الهی که داشتند، می خواستند که این ملتها را باهم بسیج کنند و یکپارچه کنند از راه های مختلف. اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند.(صحیفه امام خمینی، ج 13، ص 323)
تفاوت تائبین باکسانی که گناه نکردهاند : برخی میگفتند و میگویند: گناه و توبه بهتر از گناه نکردن است، چرا که گناه مانند طنابی میماند که پاره شده، و توبه گره زدن مجدد آن است که سبب نزدیکی دو سر طناب میشود! اما، خیلی فرق است بین طناب محکمی که اصلاً پاره نشده، با طنابی که چندین گره بر آن است. بالاخره مقام، منزلت و جایگاه کسی که بارها گناه کرده و سپس توفیق استفغار و توبه یافته و بخشوده شده، بسیار متفاوت است با کسی که آن گناهان را مرتکب نشده است؛ در بهشت نیز هر کدام در درجات خود قرار میگیرند.
فرض کنید که کسی مثلاً در سی یا چهل سالگی، متوجه رویکردهای نادرست و گناهانش گردیده و به جدّ استغفار و توبه میکند و بخشوده هم میشود؛ در هر حال سی یا چهل سال از عمری را که می توانست در آن رشد کند و مقرب تر گردد، از دست داده است.
حق النّاس : هر حق النّاسی، ابتدا حق الله است؛ و ضایع کردن هر حق النّاسی، ابتدا تمرد از فرامین الهی و ارتکاب به گناهی در محضر اوست.
کسی که اموالی از دیگران ضایع نموده - امانت را محافظت ننموده و برنمی گرداند - حقوق دیگران را رعایت نکرده و مورد تعدی قرار داده با دورغ، غیبت، تهمت، نمامی سخن چینی، سعایت - بدگویی و غیبت، آبروی دیگران را ریخته یا مورد تعرض قرار داده، ابتدا از فرمان حق سر پیچی نموده و مرتکب گناهان کبیرهای شده است.
بدیهی است که عفوّ و مغفرت إلهی، شامل حق الله میشود که البته بسیار سنگین است؛ اما حق النّاس، باید ادا شود و رضایت مُحق صاحب حق، با بازگرداند حقّش، یا جبران صدمهای که به او زده، یا اخذ مهلت، یا حلیّت از سوی او، به دست آید.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت سوم :
بی خود نمیگویند ائمه ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه، گریه کردن به خودش بگیرد اجرش فلان فلان است. مسئله، مسئله گریه نیست. مسئله، مسئله تباکی نیست. مسئله، مسئله سیاسی است که ائمه ما با همان دید الهی که داشتند، می خواستند که این ملتها را باهم بسیج کنند و یکپارچه کنند از راه های مختلف. اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند.(صحیفه امام خمینی، ج 13، ص 323)
تفاوت تائبین باکسانی که گناه نکردهاند : برخی میگفتند و میگویند: گناه و توبه بهتر از گناه نکردن است، چرا که گناه مانند طنابی میماند که پاره شده، و توبه گره زدن مجدد آن است که سبب نزدیکی دو سر طناب میشود! اما، خیلی فرق است بین طناب محکمی که اصلاً پاره نشده، با طنابی که چندین گره بر آن است. بالاخره مقام، منزلت و جایگاه کسی که بارها گناه کرده و سپس توفیق استفغار و توبه یافته و بخشوده شده، بسیار متفاوت است با کسی که آن گناهان را مرتکب نشده است؛ در بهشت نیز هر کدام در درجات خود قرار میگیرند.
فرض کنید که کسی مثلاً در سی یا چهل سالگی، متوجه رویکردهای نادرست و گناهانش گردیده و به جدّ استغفار و توبه میکند و بخشوده هم میشود؛ در هر حال سی یا چهل سال از عمری را که می توانست در آن رشد کند و مقرب تر گردد، از دست داده است.
حق النّاس : هر حق النّاسی، ابتدا حق الله است؛ و ضایع کردن هر حق النّاسی، ابتدا تمرد از فرامین الهی و ارتکاب به گناهی در محضر اوست.
کسی که اموالی از دیگران ضایع نموده - امانت را محافظت ننموده و برنمی گرداند - حقوق دیگران را رعایت نکرده و مورد تعدی قرار داده با دورغ، غیبت، تهمت، نمامی سخن چینی، سعایت - بدگویی و غیبت، آبروی دیگران را ریخته یا مورد تعرض قرار داده، ابتدا از فرمان حق سر پیچی نموده و مرتکب گناهان کبیرهای شده است.
بدیهی است که عفوّ و مغفرت إلهی، شامل حق الله میشود که البته بسیار سنگین است؛ اما حق النّاس، باید ادا شود و رضایت مُحق صاحب حق، با بازگرداند حقّش، یا جبران صدمهای که به او زده، یا اخذ مهلت، یا حلیّت از سوی او، به دست آید.(ادامه دارد...)
- ۲۹۱
- ۲۹ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط