عکست خوبه

عکست خوبه ،
یادش نمیره ...
همش هست ،
هرچقدم نیگاش کنیم سرمون داد نمیزنه ...
چارشب پیشا وصیت نومه نوشتم ،
گفتم منو خاکم کنن کف دستت ...
عین دونه سبز میشم ،
گل میدم ..
گل رو میزنی گوشه موهات،
دلبرتر میشی ...

یارو جدیدیه میمیره برات ...
نکنه من نباشم کسی نمیره برات؟
چشماتو بستی تو عکس،
نیگامون نمیکنی ...
نمی نگری،
دلبرانه نمی نگری ...
کاش لب واکنی یه چیز بگی ،
شب چکه نکنه رو من عین قیر مذاب ...
چه بده که عکست مث خودت نیست ،
که بلد باشه بخنده و وسط خنده اسم منو صدا کنه
و یه میم بچسبونه آخرش و دنیای کوفتی رو قشنگ کنه ...
عکسا همینن ...
نیگا میکنن به آدم؛
منتظرن تموم بشی و دست از نیگا کردن ورداری
و بری قرصاتو بخوری ...
مام که اینجور، سمج ...

شبت بخیر ...
شبت بخیر خورشید خانوم،
ماه آسمون،
بالا بلند،
سرو قشنگ ...
شبت بخیر صنوبر غمگین که منو یادت رفته ...
شبت بخیر جان جهان،
آروم بخواب ...
حال تو خوش باشه،
بخنده چشمات، واسه ما هم عکست بسه ...
گور پدر حال تشنه ی ما ...
#حمید_سلیمی
دیدگاه ها (۱)

نشستیم اینجا ،تو حیاط، زیر نور ماه ...هیشکی نیس ،منم و تو خی...

یه روز نشستم از ظهر تا غروب باهات حرف زدم ،هرچی حرف بود زدم ...

نیگا چه قشنگ خوابیدی ،آدم دلش نمیاد چش برداره از نیگا کردن ت...

اومدیم بریم تو درگاهی حموم،پامون دوباره گرفت به درهیشکی نبود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط