گفتی زِندگیم چِطور بود؟!
گفتی زِندگیم چِطور بود؟!
[شَبيه به چهارراهِ وَليعَصر،
حُدوداىِ ساعَتِ هَفت و نيم، هَشت!
شُلوغ...
پُر از آدَم، آدَمايى كه دارَن از سَرِكار و سَرِ كِلاس و سَرِ قَرار بَرميگردَن.
سَرگَرمَم میکردَن تا اینکه این حَقیقت که هَمه ازَم رَد ميشَن تا بِرِسَن خونَشون خورد تو صورَتَم،
هیچکس موندَنی نَبود و حالآ بَعدِ اين هَمه شُلوغى و ولوله وَقتى هَمه رِسيدَن خونه،...
شُدَم يه چهارراه وَليعَصرِ خَلوتِ غَمگينِ تَنهایِ غَریب ...! :)♥]
《 اونجایی که "نَوید_مُحَمَدزاده" میگُفت:
[مَن اَلآن دِلَم پَر میکشه واسه یه لَحظه دیدَنِش]،
دَقیقاً هَمونجا گیر کردَم :)💛🌱》
#آناهیتا ♥
[شَبيه به چهارراهِ وَليعَصر،
حُدوداىِ ساعَتِ هَفت و نيم، هَشت!
شُلوغ...
پُر از آدَم، آدَمايى كه دارَن از سَرِكار و سَرِ كِلاس و سَرِ قَرار بَرميگردَن.
سَرگَرمَم میکردَن تا اینکه این حَقیقت که هَمه ازَم رَد ميشَن تا بِرِسَن خونَشون خورد تو صورَتَم،
هیچکس موندَنی نَبود و حالآ بَعدِ اين هَمه شُلوغى و ولوله وَقتى هَمه رِسيدَن خونه،...
شُدَم يه چهارراه وَليعَصرِ خَلوتِ غَمگينِ تَنهایِ غَریب ...! :)♥]
《 اونجایی که "نَوید_مُحَمَدزاده" میگُفت:
[مَن اَلآن دِلَم پَر میکشه واسه یه لَحظه دیدَنِش]،
دَقیقاً هَمونجا گیر کردَم :)💛🌱》
#آناهیتا ♥
۲۱.۵k
۰۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.