دلم یک خوآب میخوآهد

دِلَم یک خوآب میخوآهَد ،
شَبیهِ خوآبِ عَصرِ یک روزِ بُلندِ تآبِستانی ،
که بَعد از بیدآر شُدَن جایی میآنِ زمآن گیر کنَم ،
گُم شَوَم ...
و هَرگز پِیدآ نَشَوَم : ) 🌙♥🌱 ...







《 تَقریباً میشه گُفت بِهترین جایی که باتو بودَم،
تو خیآلَم بود 🌓💛 》




#آناهیتا
دیدگاه ها (۱)

آلزایمِر بِگیرَم،لِباسی که می‌پَسندی را بِپوشَم،کنارِ پَنجره...

گفتی زِندگیم چِطور بود؟![شَبيه به چهارراهِ وَليعَصر، حُدوداى...

#خُدایا شُکرِتامّآ چِرا دِلتنگی رو آفریدی؟؟!🌙💛《 این آهَنگ،هَ...

#الهی حَسرَتِ بودَنِ هیچ آدَمی،تو زِندِگیتون،...بُغض نَندازه...

باز هم نمی‌دانم از کجا شروع کنم؛ از شبی که فهمیدم صدای فکرها...

روزی روزگاری در جنگلی بزرگ. یک لاکپشتی به اسم لاکی خوابالو ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط