سناریو
سناریو
* وقتی هر هفتاشون روت کراشن *
جیمین : اومد کرم.... نفس گرفت...... بریزم ....... یهو........ نفس گرفت...... شوگا افتاد دنبالم.....
جیهوپ : اخه قبلاش منم کرم ریختم......
جیمین : جفتمونو میکشه!
که یهو یکی محکم زد به در
شوگا : جفتتون رو میکشم ( داد )
و رفت......
جیهوپ : جیمین.... بیا از اینجا بریم......
احتمالا الان میره حموم.....
جیمین : من میرم اتاق تهیونگ......
جیهوپ : اوکی....... با شماره ی من میریم بیرون
یک
دو
سههههه
هردوتاشون پریدن بیرون
جیهوپ سریع دوید به طرف اتاق ا/ت.........
که توی راه فهمید یکی دنبالشه و کی بجز....... شوگا!
که یهو یه صدای بدی از پشتش شنید......
برنگشت و سریعتر دوید .......
*ویو شوگا *
توی اتاقم نشسته بودم.......
و داشتم روی البوم جدیدم کار میکردم که یهو یه سطل اب روم خالی شد...... سعی کردم هیچ واکنشی نشون ندم ........
موفق هم شدم.... ولی یه ذره عصبی شدم.......
خداروشکر روی کاغذی که روش نوشته بودم هیچ ابی نریخت!
فقط چند قطره 💦
بعد اروم بلند شدم و لباسام رو عوض کردم... بعد پنچ دقیقه یه سطل اب یخ روم خالی شد
برگم کاملا خیس شده بود......
عصبی بلند شدم که دیدم جیمین داره میدوه
منم دنبالش دویدم که یهو خوردم زمین.......
با اینکه کمرم نصف شد.... بلند شدم.... تا رسیدم یه اتاقی که جیمین رفت توش.... فهمیدم اتاق جیهوپه!
پس جیمین شد همدست جی هوپ.....
از اینکه برگم خیس شده بود...... عصبی بودم یه دونه محکم کوبیدم به در
شوگا : جفتتون رو میکشم ( داد )
و رفتم به طرف حموم...
.......... لایک؟ ..........
* وقتی هر هفتاشون روت کراشن *
جیمین : اومد کرم.... نفس گرفت...... بریزم ....... یهو........ نفس گرفت...... شوگا افتاد دنبالم.....
جیهوپ : اخه قبلاش منم کرم ریختم......
جیمین : جفتمونو میکشه!
که یهو یکی محکم زد به در
شوگا : جفتتون رو میکشم ( داد )
و رفت......
جیهوپ : جیمین.... بیا از اینجا بریم......
احتمالا الان میره حموم.....
جیمین : من میرم اتاق تهیونگ......
جیهوپ : اوکی....... با شماره ی من میریم بیرون
یک
دو
سههههه
هردوتاشون پریدن بیرون
جیهوپ سریع دوید به طرف اتاق ا/ت.........
که توی راه فهمید یکی دنبالشه و کی بجز....... شوگا!
که یهو یه صدای بدی از پشتش شنید......
برنگشت و سریعتر دوید .......
*ویو شوگا *
توی اتاقم نشسته بودم.......
و داشتم روی البوم جدیدم کار میکردم که یهو یه سطل اب روم خالی شد...... سعی کردم هیچ واکنشی نشون ندم ........
موفق هم شدم.... ولی یه ذره عصبی شدم.......
خداروشکر روی کاغذی که روش نوشته بودم هیچ ابی نریخت!
فقط چند قطره 💦
بعد اروم بلند شدم و لباسام رو عوض کردم... بعد پنچ دقیقه یه سطل اب یخ روم خالی شد
برگم کاملا خیس شده بود......
عصبی بلند شدم که دیدم جیمین داره میدوه
منم دنبالش دویدم که یهو خوردم زمین.......
با اینکه کمرم نصف شد.... بلند شدم.... تا رسیدم یه اتاقی که جیمین رفت توش.... فهمیدم اتاق جیهوپه!
پس جیمین شد همدست جی هوپ.....
از اینکه برگم خیس شده بود...... عصبی بودم یه دونه محکم کوبیدم به در
شوگا : جفتتون رو میکشم ( داد )
و رفتم به طرف حموم...
.......... لایک؟ ..........
۷.۵k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.