وقتی که توی بازی تکواندو

وقتی که توی بازی تکواندو....

عضو نهم بودی .. یه تکواندو کار بودی ۱۴ سالت بود و قرار بود که برای مسابقات آماده شی بعداز گرفتن پارت های اهنگتون به سمت اعضا رفتی:


ات:بچه ها من امشب باید باشگاه باشم مسابقه دارم.. میشه منو برسونید؟

هان:چند ساعت دیگه باید اونجا باشی؟

آت:۱ساعتونیم دیگه..

فلیکس:خودم میرسونمت...

سونگمین جونگین لینو:ماهم میایم..


به سمت خوابگاه رفتی لباس تکواندو تو پوشیدی کمربند مشکی دان ۳ تو به کمرت بستی... موهای سبز فانتزی تو بستی و از پله ها رفتی..

آت: من آماده ام.. بریم؟

فلیکس:بریم..


توراه که بودین.. بعداز ۵دقیقه رسیدین..

لینو: هوی بچه مراقب باشااا ..

فلیکس: امیدوارم ببری عزیزم موفق باشی..

سونگمین: میخای ببر میخای نبر .. به من چه..

آت :(خندید) مرسی خدافظ..

اعضا رفتن .. وارد باشگاه شدی .. بعداز ۱ساعت ونیم ورزش شروع شد.. ضربه هاتو درست زدی تا اینکه حریفت که ناخونش بلند بود زد پایین. چشمتو بدجوری زخمی کرد:

آت:اخ.. اییی..

مربی: آت آت حالت خوبه؟؟ وای پایین چشت چه بدجور شده...

مربی چشمتو بست..

مربی :اگر میخای ادامه ...

آت: نه ادامه میدم..

بعداز نیم ساعت ضربه زدن برنده شدی...
۹تا راند رو رفتی بدنت حسابی کبود شده بود ازجای ضربه های حریفت دستات زخمی شده بود.. خیلی زخمات وحشتناک بود..

آت: قطعا منو میکشن قطعا..

به سونگمین پیام دادی:

آت :داداش سونگمین من خودم میام نگرانم نشین به اعضا خبر بده..

همون لحظه سونگمین:

سونگمین: اوکی مراقب خودت باشی..

مربی: ات بهت تبریک میگم تو برنده دان ۴شدی..

کمربند رو به کمرت بست.. بعداز خداحافظی از باشگاه بیرون اومدی ... پاهات خون ریزی کرده بودن دستات کبود بود انگشتات زخم عمیق برداشت بودن.. صورتت جای زخم وکبودی بود..
به خوابگاه رسیدی چراغا روشن بود..

ات:وای نههه اینا منو اینجوری ببینن که فاتحم خونده اس..

یواش درو باز کردی دستات می‌سوخت.. جونگین تورو دید:

جونگین: یاخداااا ات؟ چرا اینجوری شدی؟

آت:هیسسس ساکتتت جونگینن

چان:چی شد...

با دیدن دستو پاهاتو صورتت دهنش دومتر بازشد..

چان:بچهههه عهاااا جعبه کمک های اولیه رو بیارینننننن..

اعضا به سرعت اومدن پایین:

لینو: عه.. وااا چرا اینجوری شدی؟

هان:صورتت چشمتتت،....

آت: خوبم بابااا خوبم.. برنده شدم تو بازی اینجوری شدم...

فلیکس:دان چند؟

آت:دان ۴..

اعضا:هورااااا..


اون شب کلی جشن گرفتین..
دیدگاه ها (۶)

ادامه سناریو وقتی به اجبار باهاشون ازدواج کردی..

موضوع سناریو تکپارتی بدیننننننن حوصلم رید

تکپارتی لینو درخواستی :وقتی که روت کراش داره و اشتباهی پرت ...

چندپارتی درخواستی لینو: عضو پنجم بلک پینکی و لینو عاشقت میشه...

وقتی تو فن ساین یه دختر لز میاد و.....امروز قرار بود از ساعت...

سناریو: (وقتی بهمون سیلی میزنن و...)وقتی بهمون سیلی میزنن و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط