میخواست بیاد پیشت تا بهت بگه که چقدر دوست داره .....
میخواست بیاد پیشت تا بهت بگه که چقدر دوست داره .....
آخه اون ورودی جدید کالج بود و تقریبا نمیشناختیش اما اون دیوونت شده بود .....
پسری که داشت باهات حرف میزد ...
بهت گل داد و خودشو بهت نزدیک کرد
زین اروم اروم میومد سمتت ...
پشتت بود
پسره هم روبروت ...
پسره چشماشو بست و لباشو بهت نزدیک کرد ...
زین که خون جلو چشماشو گرفته بود ..
از پشت سرت پرید و محکم کوبوند تو دهن پسره ...
پسره با داد افتاد زمین
تو : زیننننن ! چرا اینکاری کردی ؟
زین : ا.ت ما باید باهم حرف بزنیم -_-
تو : مهم نیست توضیح بده چرا اینکارو کردی ؟
در حالی که داشتی میرفتی سمت پسره داد زدی
زین دستتو کشید و نذاشت بری سمتش
زین : اون نیازی بهت نداره !
دستتو کشید و با خودش میبورد سمت خلوت محوطه
تو دستتو کشیدی و : هی میشه بگی چته ؟
چرا اونکارو کردی ؟
زین : ساکت ....
تو : با توام پسره ی احمق ! ( عمته )
اینبال بلند تر داد زدی
زین وایساد
و بلند گفت : خوب من دوست دارم ! اه !
این جرمه که نمی خوام برای کسی جز من باشی ؟
بلند گفتو سرشو انداخت پایین !
تو همونجوری که مات و مبهوتش بودی
یکم به خودت اومدی
رفتی سمتش ....
صورتشو گرفتی تو دستات و بوسیدیش ...
ز : میشه واس من شی ؟
ت : اوهوم :)
آقا اینو علان نوشتم :|
نظرتون چیه ؟
خعلی چرت شد ؟
آخه اون ورودی جدید کالج بود و تقریبا نمیشناختیش اما اون دیوونت شده بود .....
پسری که داشت باهات حرف میزد ...
بهت گل داد و خودشو بهت نزدیک کرد
زین اروم اروم میومد سمتت ...
پشتت بود
پسره هم روبروت ...
پسره چشماشو بست و لباشو بهت نزدیک کرد ...
زین که خون جلو چشماشو گرفته بود ..
از پشت سرت پرید و محکم کوبوند تو دهن پسره ...
پسره با داد افتاد زمین
تو : زیننننن ! چرا اینکاری کردی ؟
زین : ا.ت ما باید باهم حرف بزنیم -_-
تو : مهم نیست توضیح بده چرا اینکارو کردی ؟
در حالی که داشتی میرفتی سمت پسره داد زدی
زین دستتو کشید و نذاشت بری سمتش
زین : اون نیازی بهت نداره !
دستتو کشید و با خودش میبورد سمت خلوت محوطه
تو دستتو کشیدی و : هی میشه بگی چته ؟
چرا اونکارو کردی ؟
زین : ساکت ....
تو : با توام پسره ی احمق ! ( عمته )
اینبال بلند تر داد زدی
زین وایساد
و بلند گفت : خوب من دوست دارم ! اه !
این جرمه که نمی خوام برای کسی جز من باشی ؟
بلند گفتو سرشو انداخت پایین !
تو همونجوری که مات و مبهوتش بودی
یکم به خودت اومدی
رفتی سمتش ....
صورتشو گرفتی تو دستات و بوسیدیش ...
ز : میشه واس من شی ؟
ت : اوهوم :)
آقا اینو علان نوشتم :|
نظرتون چیه ؟
خعلی چرت شد ؟
۳.۸k
۱۶ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.