van Gogh part 10
ا/ت ویو : روی تخت نشسته بودم از چایی که خدمتکار برام ریخته بود میخوردم باعث میشد یکم بهتر بشم ساعت حدود ۱۲ شد خوابم برده بود رو تخت که دست یه نفر کشیده شد روی تنم بیدار شدم گوشه چشام باز کردم نگا کردم
_هوممم
+ کِی اومدی
_ همین الان اومدم
*لبتو بوسید موهات داد پشت گوشت کنارت دراز کشید
_ فردا صبح پرواز داریم
+ باشه
+تو ام یعنی
_ من چی
+ تو دوستم داری یا اینکه ع
_ عاشقتم ؟
+ اره ( خجالت)
_ اره هستم
*لباش رو لبات گذاشت و میبوسیدت لبت بین دندونش گرفت کشید میک میزد
دست دور گردنش حلقه کردی و نگاش کردی
_ داری داغ میکنی
+ نه یعنی شاید
_ میخوای انجامش بدیم ؟
+ نه خوابم میاد بزارش وقتی رفتیم مسافرت اونجا جذاب تره
_ چرا که نه
*تو بغلت گرفتش چشاش بست خوابیدید با هم
فردا صبح شد سوار ماشین شدین برای تحریک کردن کوک یه لباس باز پوشیده بودی که سوار جت شخصیش شدی نشسته بودین توی هواپیما که دستش کشید روی رون پاهات بعدم اروم اروم دستش برد لا پات توم خوشت اومده بود برای همین پات براش باز کردی شرتت زد کنار شروع کرد مالیدن پوصیت توم صدای ناله هات بلند شد انگشتاش فرو کرد توت میمالید
بعد از کارتون خوابت برد سرت رو شونش بود رسیدین برای شام رفتین یه رستوران
توم یه لباس مشکی پوشیده بودی ( استایل کوک و ا/ت اسلاید بعد ) بعد از چند دقیقه که نشسته بودین کوک دستش روی رون پات بود که کسی اومد توی رستوران که باور نداشتی .........
شرمنده یه مدت نبودم 🖤⛓️
_هوممم
+ کِی اومدی
_ همین الان اومدم
*لبتو بوسید موهات داد پشت گوشت کنارت دراز کشید
_ فردا صبح پرواز داریم
+ باشه
+تو ام یعنی
_ من چی
+ تو دوستم داری یا اینکه ع
_ عاشقتم ؟
+ اره ( خجالت)
_ اره هستم
*لباش رو لبات گذاشت و میبوسیدت لبت بین دندونش گرفت کشید میک میزد
دست دور گردنش حلقه کردی و نگاش کردی
_ داری داغ میکنی
+ نه یعنی شاید
_ میخوای انجامش بدیم ؟
+ نه خوابم میاد بزارش وقتی رفتیم مسافرت اونجا جذاب تره
_ چرا که نه
*تو بغلت گرفتش چشاش بست خوابیدید با هم
فردا صبح شد سوار ماشین شدین برای تحریک کردن کوک یه لباس باز پوشیده بودی که سوار جت شخصیش شدی نشسته بودین توی هواپیما که دستش کشید روی رون پاهات بعدم اروم اروم دستش برد لا پات توم خوشت اومده بود برای همین پات براش باز کردی شرتت زد کنار شروع کرد مالیدن پوصیت توم صدای ناله هات بلند شد انگشتاش فرو کرد توت میمالید
بعد از کارتون خوابت برد سرت رو شونش بود رسیدین برای شام رفتین یه رستوران
توم یه لباس مشکی پوشیده بودی ( استایل کوک و ا/ت اسلاید بعد ) بعد از چند دقیقه که نشسته بودین کوک دستش روی رون پات بود که کسی اومد توی رستوران که باور نداشتی .........
شرمنده یه مدت نبودم 🖤⛓️
۱۲.۸k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.