Mr boss part 1
بلاخره تونسته بودی توی یه شرکت معروف کار پیدا کنی تا بتونی خرج زندگیت و دانشگاهت بدی تو توی سئول بودی ولی خانوادت تو جینگجو زندگی میکردی و آخر هفته ها به دیدنشون میرفتی یه برادر کوچیک تر از خودت داشتی که دبیرستانی بود اونم دوست داشت مثل تو بیاد سئول درس بخونه کلی خوشحال بودی برای پیدا کردن این کارت
صب زود بیدار شدی و حاضر شدی ( عکس لباس ا/ت اسلاید بعده) برای این کار خیلی تلاش کرده بودی بهشم نیاز داشتی
وقتی حاضر شدی از خونه زدی بیرون رفتی سوار اتوبوس شدی رسیدی شرکت واقعا بزرگ بود با کلی ذوق واردش شدی
کارتت انداختی گردنت رفتی تو آسانسور کنارت یه دختر وایساده بود
× اوه تو منشی جدیدی
+ بله منم
× خوشبختم من یونا ام
+ منم ا/ت
× موهای قشنگی داری
+ مرسی ممنونم توم خیلی خوش استایلی
× ممنون من طبقه پایین دفتر کار میکنم تو بخش انجام کارا اگه کمک خواستی میتونی روم حساب کنی
+ باشه حتما مرسی
اون رفتش رسیدم طبقه بالا نشستم سر میز دفتر رئیس کامل شیشه ای بود ولی داخل مشخص نبود یه دفتر رو میز بود کارایی که باید میکردم نوشته بود وقتی داشتم میخوندمش صدای قدمای یه نفر شنیدم
از سر جام بلند شدم تعظیم کردم
_ تو منشی جدیدی
سرم آوردم بالا نگا کردم ا ا اون واقعا جذاب بود شنیده بودم هست ولی نه آنقدر قد بلندی داشت داشتم از خجالت آب میشدم
+ ب ب بله
_ به چی خیره شدی
+ هیچی قربان هیچی
_ باشه برو برام قهوه بگیر سرد نباشه شیر نداشته باشه و همینطور شکر فهمیدی
+ ب ب بله
رفت توی دفترش منم رفتم از شرکت بیرون قهوه گرفتم برگشتم وقتی اومدم طبقه بالا در دفترش زدم
_بیا تو
در باز کردم که برم تو .......
حمایتاتون زیاد. باشه فیک ادامه میدم 🖤🙂↕️
صب زود بیدار شدی و حاضر شدی ( عکس لباس ا/ت اسلاید بعده) برای این کار خیلی تلاش کرده بودی بهشم نیاز داشتی
وقتی حاضر شدی از خونه زدی بیرون رفتی سوار اتوبوس شدی رسیدی شرکت واقعا بزرگ بود با کلی ذوق واردش شدی
کارتت انداختی گردنت رفتی تو آسانسور کنارت یه دختر وایساده بود
× اوه تو منشی جدیدی
+ بله منم
× خوشبختم من یونا ام
+ منم ا/ت
× موهای قشنگی داری
+ مرسی ممنونم توم خیلی خوش استایلی
× ممنون من طبقه پایین دفتر کار میکنم تو بخش انجام کارا اگه کمک خواستی میتونی روم حساب کنی
+ باشه حتما مرسی
اون رفتش رسیدم طبقه بالا نشستم سر میز دفتر رئیس کامل شیشه ای بود ولی داخل مشخص نبود یه دفتر رو میز بود کارایی که باید میکردم نوشته بود وقتی داشتم میخوندمش صدای قدمای یه نفر شنیدم
از سر جام بلند شدم تعظیم کردم
_ تو منشی جدیدی
سرم آوردم بالا نگا کردم ا ا اون واقعا جذاب بود شنیده بودم هست ولی نه آنقدر قد بلندی داشت داشتم از خجالت آب میشدم
+ ب ب بله
_ به چی خیره شدی
+ هیچی قربان هیچی
_ باشه برو برام قهوه بگیر سرد نباشه شیر نداشته باشه و همینطور شکر فهمیدی
+ ب ب بله
رفت توی دفترش منم رفتم از شرکت بیرون قهوه گرفتم برگشتم وقتی اومدم طبقه بالا در دفترش زدم
_بیا تو
در باز کردم که برم تو .......
حمایتاتون زیاد. باشه فیک ادامه میدم 🖤🙂↕️
۱۰.۴k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.