رمان سفر برای عشق پارت ۱۸
رمان سفر برای عشق پارت ۱۸
ویو بعد از رسیدن غذا
تهیونگ : خب بخورید ببینید دوست دارید یا نه ؟
@ خوشمزه ست
☆ طعم خوبی داره
~ غذا فقط غذای ایرانی
ا.ت : وای عمه جون غر نزن دیگه
~ باشه بابا بشه
ا.ت : خب بخورید نوش جونتون
ویو بعد از خوردن غذا
ا.ت : خب تهیونگا برو حساب کن چاگیا
تهیونگ : باشه
ا.ت : خب خوشتون اومد ؟
@ ممنونم دخترم
☆ خب بریم ؟
ا.ت : آره دیگه ما هم فردا بلیط داریم
~ به سلامتی کجا دخترم ؟
ا.ت : بلیط داریم میریم ایران
~ برای چی میرید ؟
ا.ت : میریم خالم اینا و مامانبزرگم اینا رو بیاریم تا عروسی بگیریم دیگه
~ خب باشه دخترم سفر خوبی داشته باشید
ا.ت : ممنونم
تهیونگ : خب اومدم بریم ؟
ا.ت : آره بریم ما خیلی کار داریم
ادامه دارد.................
لایک ۷
کامنت ۷
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
ویو بعد از رسیدن غذا
تهیونگ : خب بخورید ببینید دوست دارید یا نه ؟
@ خوشمزه ست
☆ طعم خوبی داره
~ غذا فقط غذای ایرانی
ا.ت : وای عمه جون غر نزن دیگه
~ باشه بابا بشه
ا.ت : خب بخورید نوش جونتون
ویو بعد از خوردن غذا
ا.ت : خب تهیونگا برو حساب کن چاگیا
تهیونگ : باشه
ا.ت : خب خوشتون اومد ؟
@ ممنونم دخترم
☆ خب بریم ؟
ا.ت : آره دیگه ما هم فردا بلیط داریم
~ به سلامتی کجا دخترم ؟
ا.ت : بلیط داریم میریم ایران
~ برای چی میرید ؟
ا.ت : میریم خالم اینا و مامانبزرگم اینا رو بیاریم تا عروسی بگیریم دیگه
~ خب باشه دخترم سفر خوبی داشته باشید
ا.ت : ممنونم
تهیونگ : خب اومدم بریم ؟
ا.ت : آره بریم ما خیلی کار داریم
ادامه دارد.................
لایک ۷
کامنت ۷
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
۵.۱k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.