وارن ها تنها یک توضیح برای این اتفاق می بینند و آنابل را
وارن ها تنها یک توضیح برای این اتفاق می بینند و آنابل را به یک محفظه شیشه ای منتقل می کنند که حاوی دعاهایی بود، درب آن را قفل می کنند و در موزه قرار می دهند جایی که این عروسک هنوز در آن قرار دارد.
وقتی از لورن درباره وضعیت عروسک شیطانی پرسیده شد او گفت پس از انتقال به موزه با کمک یک کشیش آنجا و عروسک را تقدیس کردیم.
دعاهایی وجود دارد که مانع جلوی شیطان را می گیرد – درست مانند حصار برقی برای سگ.
به نظر می رسید که همه چیز تمام شده اما گویی آنابل مهار شدنی نبود.
لورن بارها هشدار داده بود که اگر کسی عروسک را مورد تمسخر قرار دهد اتفاقات خوبی نخواهد افتاد.
روزی یک مرد به دیدن موزه می رود او که داستان های آنابل را شنیده بود شروع به دست انداختن مورد آنابل می کند و از او می خواهد اگر واقعا قدرتی دارد روی بدنش خراش ایجاد کند. اِد به آن مرد می گوید: پسرم باید از اینجا بروی . سعی می کند از او محافظت کند اما خیلی دیر بوده.
دوست همان مرد تعریف می کند ما روی دوچرخه بودیم و داشتیم به ماجرایی که درباره آنابل گذرانده بودیم می خندیدیم و مسخره اش می کردیم که ناگهان او تصادف کرد و با سر به یک درخت برخورد کرد.
مرد بلافاصله کشته شد و دوستش نیز حدود یک سال در بیمارستان بستری بود.
آنابل همانطور در قفسه ماند. لورن پس از مرگ همسرش دوباره به موزه بازگشت اما حاضر نیست حتی به این عروسک نگاه کند چون معتقد است بدترین شیء موجود در موزه است.the end
وقتی از لورن درباره وضعیت عروسک شیطانی پرسیده شد او گفت پس از انتقال به موزه با کمک یک کشیش آنجا و عروسک را تقدیس کردیم.
دعاهایی وجود دارد که مانع جلوی شیطان را می گیرد – درست مانند حصار برقی برای سگ.
به نظر می رسید که همه چیز تمام شده اما گویی آنابل مهار شدنی نبود.
لورن بارها هشدار داده بود که اگر کسی عروسک را مورد تمسخر قرار دهد اتفاقات خوبی نخواهد افتاد.
روزی یک مرد به دیدن موزه می رود او که داستان های آنابل را شنیده بود شروع به دست انداختن مورد آنابل می کند و از او می خواهد اگر واقعا قدرتی دارد روی بدنش خراش ایجاد کند. اِد به آن مرد می گوید: پسرم باید از اینجا بروی . سعی می کند از او محافظت کند اما خیلی دیر بوده.
دوست همان مرد تعریف می کند ما روی دوچرخه بودیم و داشتیم به ماجرایی که درباره آنابل گذرانده بودیم می خندیدیم و مسخره اش می کردیم که ناگهان او تصادف کرد و با سر به یک درخت برخورد کرد.
مرد بلافاصله کشته شد و دوستش نیز حدود یک سال در بیمارستان بستری بود.
آنابل همانطور در قفسه ماند. لورن پس از مرگ همسرش دوباره به موزه بازگشت اما حاضر نیست حتی به این عروسک نگاه کند چون معتقد است بدترین شیء موجود در موزه است.the end
- ۶.۱k
- ۰۱ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط