جهان را بی تو میخواهم چکار ای نازنین برگرد

جهان را بی تو می‌خواهم چکار؟ ای نازنین برگرد
جهانِ بی تو یعنی مرگ در دنیا، همین؛ برگرد

مرا باور نکن، باشد؛ ولی من باورت دارم
ببین پایان عاشقهای دوران را، ببین برگرد

همه دیدند و می‌بینند بی تو اشکهایم را
دلیل خیسی چشم و نمِ سر آستین، برگرد

شبیه‌ات را نمی‌بینم در این دنیای گرداگرد
تو ای زیباترین مخلوق رب العالمین، برگرد

تمام سهمم از دنیا تویی تنها و من تنها
تو را می‌خواهم از دنیا، تو را تنها همین برگرد

تو را بی من، مرا بی تو نبیند روزگار ای کاش!
مرا خلوت‌نشین کردی، نشو خلوت‌نشین؛ برگرد

مرا بی تو ببینند، اعتبار عشق بر باد است
نگیر امیدها را از دل این سرزمین، برگرد

جهان جای قشنگی نیست وقتی دورم از چشمت
ببین چشمان خیسم را! عزیز نازنین برگرد
#شکوه_شکوهی_فر
دیدگاه ها (۱)

گر چه هرگز عاشقی از من پریشان‌تر نداشتاوج احساس مرا نسبت به ...

آدمی با دلخوشی‌‌ها زندگانی می‌کندوای بر حال کسی که زنده‌مانی...

آسی ندارم رو کنم، "من " باختم خود رابا آتش خود سوختم تا ساخت...

مانسل بوسه های ممنوع بودیمعشق را میان لبهای هم پنهان کردیم ت...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط