نگاهم میکنی p12
(هفته ی بعد ا.ت ویو )
امروز میخواستیم بریم بگردیم داشتم آماده میشدم که تهیونگ اومد تو اتاق
-ببخشید رژ قرمز آنا رو میدی
فقط همینو میخواستم ازم البته تعجبی هم نداره فقط من نتونستم خودمو گول بزنم که دیگه دوسش ندارم
+بفرما چیزی دیگه ام خواست بگه میارم
تهیونگ رفت ولی زمزمه هاش به گوش میرسید
-کاش منم آرایش میکردم ازتون رژ میگرفتم خانم جئون
آرایشم به آخراش رسیده بود که صدای داد آنا و تهیونگ بلند شد
-یعنی تو نمیتونی نگاهش نکنی چون فقط تتو داره الان من تورو نگاه نکنم چون موهات کوتاهه ولی من موهای بلند دوست دارم هاا
#آره به هرکسی دلت میخواد نگاه کن چون من ...دوست.. ندارم کیم تهیونگ
من .. دوست .. ندارم..
رفتم سمت اتاق رزی
+چیکار کنیم داستان شده
×امروز باهاش حرف میزنم
آنا درو کوبید و از ویلا خارج شد ا.ت و رزی به همراه سولی و مینهی دنبالش رفتن آنا رو شن ها نشسته بود و بی صدا و آروم اشک میریخت
×دختر چرا ناراحتی یه بحث کوچیک بوده من و جیمینم کلی بحث میکنیم ولی آخرش باز اشتیه
#آشتی برای کساییه که پارتنرشون رو دوست دارن
اون لعنتی حتی تایپ من نیست
+تایپت چیه بگو اونجوریش کنیم
#بهت بر نخوره ولی داداش تو
^حیف داری ازدواج میکنی وگرنه برات میگرفتیمش
آنا داد زد
#فکر میکنید من شوخی دارم ما داریم بزور
ازدواج میکنیم
+آنا...میتونی دوست دختر خوبی برای داداشم باشی
#خل شدی من حتی شوهرمو خودم انتخاب نکردم چه برسه به دوست پسر
×الان تو مثلا به فکر خودتی
+رزی خفه شو اصن من ازش متنفرم خوبه
×پنج ساله داری همین جمله رو به همه میگی و فقط خودت گول میخوری
داد زدم
+رزی من هیچکسو گول نمیزنم انقدر پیاز داغشو زیاد نکن خب
مینهی: بچه ها آروم باشید لطفا
صدای رزي هم بالا رفت
×فکر میکنی ما گاگولیم نمیفهمیم وفتی میبینیش قلبت میاد تو دهنت کل این مدت که اینجا بودیم فقط داشتی حرص اون بدبختو در میاوردی فکر میکنی نمیبینم وقتی نگاهش تو چشات میوفته میخوای تشنج کنی از استرس
اینو برو به کسی بگو که تورو نشناسه نه منی که خودم بزرگت کردم
سولی سعی کرد رزی رو اروم کنه
+بدبختت؟ بدبخت منم که همه دردا ریخت سرش من بودم که چند بار میخواستم خودکشی کنم ولی هر دفعه یاد حرفاش میوفتم
*فلش بک به زمان رفتن تهیونگ *
-ا.تم قول بده وقتی نیستم به خودت آسیب نزنی
+دیوونه مگه کجا میخوای بری صبح میری سر سرکار شب میای
تازه منم چند وقت دیگه یجایی استخدام میشم اصن دوریتو نمیفهمم
تهیونگ بغلش کرد
ولی تو دختر قوی منی
ا.ت بی توجه به حرفای تهیونگ تو بغلش خوابید
*پایان فلش بک*
بغضم گرفت
+اگه میدونستم میره به حرفاش بی توجهی نمیکردم
#شما ... شما قبلا باهم بودین ؟
بیشتر از این نمیتونم بزارم ویس نمیذاره
حمایت پولیز؟👈🏽👉🏽💓
امروز میخواستیم بریم بگردیم داشتم آماده میشدم که تهیونگ اومد تو اتاق
-ببخشید رژ قرمز آنا رو میدی
فقط همینو میخواستم ازم البته تعجبی هم نداره فقط من نتونستم خودمو گول بزنم که دیگه دوسش ندارم
+بفرما چیزی دیگه ام خواست بگه میارم
تهیونگ رفت ولی زمزمه هاش به گوش میرسید
-کاش منم آرایش میکردم ازتون رژ میگرفتم خانم جئون
آرایشم به آخراش رسیده بود که صدای داد آنا و تهیونگ بلند شد
-یعنی تو نمیتونی نگاهش نکنی چون فقط تتو داره الان من تورو نگاه نکنم چون موهات کوتاهه ولی من موهای بلند دوست دارم هاا
#آره به هرکسی دلت میخواد نگاه کن چون من ...دوست.. ندارم کیم تهیونگ
من .. دوست .. ندارم..
رفتم سمت اتاق رزی
+چیکار کنیم داستان شده
×امروز باهاش حرف میزنم
آنا درو کوبید و از ویلا خارج شد ا.ت و رزی به همراه سولی و مینهی دنبالش رفتن آنا رو شن ها نشسته بود و بی صدا و آروم اشک میریخت
×دختر چرا ناراحتی یه بحث کوچیک بوده من و جیمینم کلی بحث میکنیم ولی آخرش باز اشتیه
#آشتی برای کساییه که پارتنرشون رو دوست دارن
اون لعنتی حتی تایپ من نیست
+تایپت چیه بگو اونجوریش کنیم
#بهت بر نخوره ولی داداش تو
^حیف داری ازدواج میکنی وگرنه برات میگرفتیمش
آنا داد زد
#فکر میکنید من شوخی دارم ما داریم بزور
ازدواج میکنیم
+آنا...میتونی دوست دختر خوبی برای داداشم باشی
#خل شدی من حتی شوهرمو خودم انتخاب نکردم چه برسه به دوست پسر
×الان تو مثلا به فکر خودتی
+رزی خفه شو اصن من ازش متنفرم خوبه
×پنج ساله داری همین جمله رو به همه میگی و فقط خودت گول میخوری
داد زدم
+رزی من هیچکسو گول نمیزنم انقدر پیاز داغشو زیاد نکن خب
مینهی: بچه ها آروم باشید لطفا
صدای رزي هم بالا رفت
×فکر میکنی ما گاگولیم نمیفهمیم وفتی میبینیش قلبت میاد تو دهنت کل این مدت که اینجا بودیم فقط داشتی حرص اون بدبختو در میاوردی فکر میکنی نمیبینم وقتی نگاهش تو چشات میوفته میخوای تشنج کنی از استرس
اینو برو به کسی بگو که تورو نشناسه نه منی که خودم بزرگت کردم
سولی سعی کرد رزی رو اروم کنه
+بدبختت؟ بدبخت منم که همه دردا ریخت سرش من بودم که چند بار میخواستم خودکشی کنم ولی هر دفعه یاد حرفاش میوفتم
*فلش بک به زمان رفتن تهیونگ *
-ا.تم قول بده وقتی نیستم به خودت آسیب نزنی
+دیوونه مگه کجا میخوای بری صبح میری سر سرکار شب میای
تازه منم چند وقت دیگه یجایی استخدام میشم اصن دوریتو نمیفهمم
تهیونگ بغلش کرد
ولی تو دختر قوی منی
ا.ت بی توجه به حرفای تهیونگ تو بغلش خوابید
*پایان فلش بک*
بغضم گرفت
+اگه میدونستم میره به حرفاش بی توجهی نمیکردم
#شما ... شما قبلا باهم بودین ؟
بیشتر از این نمیتونم بزارم ویس نمیذاره
حمایت پولیز؟👈🏽👉🏽💓
۵.۴k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.