Part

Part 1

ات ویو
توی راه شرکت بودم
به یکم استرلحت احتیاج
داشتم
چون همکار کناریم وسط کار اتقدر نرف میزنه
مدیر عصبی میشه اخر من تنبیه میشم
رسیدم
دیدم یک دختر جدید نشسته سر جام
رفتم بالا سره دختره

ات:ببخشید ولی اینجا جای منه

مدیر اومد

جیمین: خانم کیم بفرمایید اینور دفتر شخصی دلست شده براتون

راهنمایبم کرد دقیقا کنار دفتر خودش بود

پرش زمانی به ۳ ساعت بعد............................

ات ویو
وسط کار بودم
دیدم اون دختری که تازه اومده و سر جای من بود بدون هیچ در زدنی وارد اتاق رئیس شد
الان چرادمن دارم سمت در رئیس میرم چرا حسودیم شد
محکم درو بار کردن

جیمین:خانم کیم؟ بدون در زدن؟از شما بعیده(تعجب)
ات: چیزه ببخشید ببخشید فقط دیدم بعضیا در نمیزنن منم از اونا یاد گرفتم( بادچشم قره به سمت دختره)
جثمین: برای چی اومده بودین؟(پوزخند و سرد)
ات: میخواستم برای صرف ناهار برم بیرون اجازه هست؟
جیمین: اره مشکلی نبست
ات: ممنونم حیح

پرش زمانی به زمان ناهار..................................

کیفمو برداشتم و رفتم پایین برای ناهار با برایدر یکی ار همکار های قرال کاری واشتم
دیدم پایبن وایساده سوار ماشینش شدم

ات: شلام ببخشیو مزاحم شدم حیح

Only mine:فقط متعلق به منی

شرط پارت بعد
لایک ²³
کامنت ¹³
دیدگاه ها (۱۳)

Part2جیمین ویودستام تو جیبم بود و داشتم از پنجره بلند دفترم ...

یک نامه ی دیگه با کلمات مختلف اما همراه با احساس های مشترکن...

میدونم این نامه ام به دستت نمیرسه زیبای خفتم اما اگر روزي ای...

Part3آت ویواز حموم اومدیم بیرون گزاشتم بخوابه تا ساعت۸ بعدش ...

game of love and hate(part 24)

رمان جونگ کوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط