کاش می شد زن ها را وقتی دارند با تلفن حرف میزنند ببینی...
کاش می شد زن ها را وقتی دارند با تلفن حرف میزنند ببینی...
با تو صحبت می کنند
یک جای حرف هایت ناراحتشان می کند
از پشت گوشی صدای خنده شان را می شنوی
اما اخم گره خورده به پیشانیشان را نمی بینی
از تو دوستت دارم می شنوند، لبخند به صورتشان می نشیند،
همزمان فکرشان میرود به اینکه اگر دوستم دارد پس چرا فلان روز فلان کار را کرد،
می شنوی من هم دوستت دارم
اما تردیدی را که دویدی توی صدایشان نمی شنوی
یادت میرود قرار ملاقات بعدی را تعیین کنی یا دلیلی میاوری برای به تاخیر انداختنش،
می شنوی اشکالی ندارد عزیزم
اما کسلی و کلافگی دست هاشان را نمی بینی
لابه لای حرف هایت اسم یک دوست همجنشان را می آوری
می شنوی خونسرد و بی تفاوت به حرف هایت گوش می دهند
اما تب تند حسادت و شک و دلهره را که یکباره لرزه به وجودشان می اندازد نمی بینی
می گویی شبت بخیر عزیزم
می شنوی شب تو هم بخیر عزیزم خوب بخوابی
اما سوال " چرا انقدر عجله دارد برود " را که هی نیش میزند توی سرشان نمی شنوی
صدای زنگ تلفن یا نوتیس تبلتت می آید
یکباره بالا رفتن ضربان قلبشان را نمی شنوی
می گویی خداحافظ عشقم
می شنوی خداحافظ عشقم
می خوابی
و کلنجار با بالش و پتو
فکر و فکر و فکر
و پهلو به پهلو شدن های تا دم دمای صبح این زن را نمی بینی
_پریسا زابلیپور
با تو صحبت می کنند
یک جای حرف هایت ناراحتشان می کند
از پشت گوشی صدای خنده شان را می شنوی
اما اخم گره خورده به پیشانیشان را نمی بینی
از تو دوستت دارم می شنوند، لبخند به صورتشان می نشیند،
همزمان فکرشان میرود به اینکه اگر دوستم دارد پس چرا فلان روز فلان کار را کرد،
می شنوی من هم دوستت دارم
اما تردیدی را که دویدی توی صدایشان نمی شنوی
یادت میرود قرار ملاقات بعدی را تعیین کنی یا دلیلی میاوری برای به تاخیر انداختنش،
می شنوی اشکالی ندارد عزیزم
اما کسلی و کلافگی دست هاشان را نمی بینی
لابه لای حرف هایت اسم یک دوست همجنشان را می آوری
می شنوی خونسرد و بی تفاوت به حرف هایت گوش می دهند
اما تب تند حسادت و شک و دلهره را که یکباره لرزه به وجودشان می اندازد نمی بینی
می گویی شبت بخیر عزیزم
می شنوی شب تو هم بخیر عزیزم خوب بخوابی
اما سوال " چرا انقدر عجله دارد برود " را که هی نیش میزند توی سرشان نمی شنوی
صدای زنگ تلفن یا نوتیس تبلتت می آید
یکباره بالا رفتن ضربان قلبشان را نمی شنوی
می گویی خداحافظ عشقم
می شنوی خداحافظ عشقم
می خوابی
و کلنجار با بالش و پتو
فکر و فکر و فکر
و پهلو به پهلو شدن های تا دم دمای صبح این زن را نمی بینی
_پریسا زابلیپور
۱۰.۳k
۰۹ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.