همیشه دوری و نبود کسی که تکتک خندهام گریههام تو بغل

همیشه دوری و نبودِ کسی که تک‌تکِ خندهامُ گریه‌هامُ تو بغل‌ش داشتم
واسم عذاب بود شایدم مرگ بود
البته نه مرگِ فیزیکی
هر چندوقت یِ بار مرگمُ با نبودت میبینم
تو هیچوقت حالَمُ درک نمیکنی
نه نه درک میکنی!
مثه همون موقع که ی #ام‌اسی ی گوشه افتاده و تکون نمیخوره میشم!
ی گوشه ی اتاقِ تاریک خودمُ تو خودم حبس کردم دورِ خودمُ دنیایِ بیرونم یِ دیوار کشیدم به درازی دیوار چین
نه که نخوام تکون بخورما نه جانم
دستم به زندگی که تو نیستی نمیره
قبلِ تو بلد بودم بدونِ تو
ولی با تو بلد نیستم
مدیونی
اگه فک کنی تو تک تکِ این جمله‌ها حرفا
دردِ، اشکِ، خیسیِ کیبوردِ، تاری چشمِ!
نه ببین اصلا من تو این متنِ خیس عاجزانه ازت نخاستم باز برگردی!
همین!
-برایِ تو که از دور میخوانیَم
دیدگاه ها (۳)

یه مشت بچهکه هنو فرق بدبختیو خوش بختی واسشون جا نیفتادهبع ۴ت...

الوکت محماس چل گهوه گلبنهاویضل ایفور بل فرگه گلبنهابدمایوم ع...

ظهر یکی از "روزهای رمضان" بود.حسین بن منصور حلاج همیشه برای ...

قطار سمت خدا میرفت ..همه سوار شدند ،وقتی به بهشت رسید ،همه پ...

#سناریو⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑دازای: چند روزی از شروع مدارس می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط