من از هفتسنگ میترسم

من از هفت‌سنگ می‌ترسم
می‌ترسم آنقدر
سنگ رو سنگ بچینم
که دیواری،ما را از هم بگیرد
بیا لی لی بازی کنیم,درهر رفتنی،دوباره برگردیم ...
دیدگاه ها (۱)

چراغ برق را که روشن میکنم سایه های روی دیوار گم می شوند و رو...

.جمعه را با غَزلی ، چای وُ کتابِ شعری ؛می شَوَد بود اگر تنگی...

دلم می‌خواهد همه چیز را رها کنم و بروم آنجا که رویایت را زند...

برف که می بارد ... حتی وقتی که مثل غبار است ... حتی وقتی که ...

امسال نتونستیم بوسانگ رو بگیریم ولی جبران می کنیم و سال دیگه...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

بازگشت دوباره پارت۴شوگا: گفتم بیا برگردیم دیگه هیچی غیر از ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط