ی.قاتل.عاشق
#ی.قاتل.عاشق
#پارت.بیست.و.یکم
از زبون #حوری
از قصر اومدیم بیرون رفتیم فرودگاه تونستیم کارتامونو پیدا کنیم یه بوص محکم به کارتم کردم بعدش یکی زد پس گردن مبینا😐🥀
مبینا:کلا من مظلومم هرکی دلش میخاد میزنه و میره😐💔
حوری:من زدم ولی نرفتم هنوز اینجام🕶مبینا:تف تو شرفت😐✨
کریص:خوب بلیط گرفدم سمت المان💁🏾♂
#نویسنده:ععهه اسم فیک بعدیم منگلای المانه اینجوری مسخره میشه برین یه جای دیگه
سهون:مگه برای تفریح میخوایم بریم خواهر که بریم یه جای دیگه😐
#نویسنده:من ننممییددووننمم فقط گمشین یه قبرستون دیگه
رویا:حالا چرا انقد عصبیای😐🤲🏿
مبینا:خدایا نجاتم ببددهه
#نویسنده:گمشین برین سوار هواپیما شین داره حرکت میکنه😐🖐🏿
لوهان:کاری نداریم ه امید دیدار دوباره خدافز😐👋🏿
رویا:به جمع پوکرا پیوسدی؟!
لوهان:اره دیدم حال میده پیوصدم😐
سیلدا:نظرتون چیه چهارنفر برن ترکیه چهارنفر المان اینجوری به دوجا رسیدیم😐👐🏿
کریص:باش من و چانیول و حوری و مبینا میریم ترکیه رویا و سیلدا و سهون و مبینا میرن المان✌️🏿
سیلدا:خوبه پس برین دیگه
حوری:به امید پیروزی✊🏿
هرگروهی سوار هواپیمای مورد نظر خودش شد اصن عصاب نداشتم توی راه کریص هی داشت اذیتم میکرد منم که دیدم زیادی رو مخه یه لگد زدم تو دیکش یه فحشم هش دادم رفدم سهونم یکم کتک زدم پرتش کردم کنار کریص نشستم کنار سیلدا👀
سیلدا:فقط پیش من نشستی وحشی بازی درنیار وگرنه از هواپیما میندازمت پایین🖕🏿
حوری:غَلَطااا
سیلدا:همینه که هس😌
یکی زدم پس کلش بعدشم هدفنم و گذاشدم در گوشمو خوابیدم...
#ادامه.دارد•-•💕
#پارت.بیست.و.یکم
از زبون #حوری
از قصر اومدیم بیرون رفتیم فرودگاه تونستیم کارتامونو پیدا کنیم یه بوص محکم به کارتم کردم بعدش یکی زد پس گردن مبینا😐🥀
مبینا:کلا من مظلومم هرکی دلش میخاد میزنه و میره😐💔
حوری:من زدم ولی نرفتم هنوز اینجام🕶مبینا:تف تو شرفت😐✨
کریص:خوب بلیط گرفدم سمت المان💁🏾♂
#نویسنده:ععهه اسم فیک بعدیم منگلای المانه اینجوری مسخره میشه برین یه جای دیگه
سهون:مگه برای تفریح میخوایم بریم خواهر که بریم یه جای دیگه😐
#نویسنده:من ننممییددووننمم فقط گمشین یه قبرستون دیگه
رویا:حالا چرا انقد عصبیای😐🤲🏿
مبینا:خدایا نجاتم ببددهه
#نویسنده:گمشین برین سوار هواپیما شین داره حرکت میکنه😐🖐🏿
لوهان:کاری نداریم ه امید دیدار دوباره خدافز😐👋🏿
رویا:به جمع پوکرا پیوسدی؟!
لوهان:اره دیدم حال میده پیوصدم😐
سیلدا:نظرتون چیه چهارنفر برن ترکیه چهارنفر المان اینجوری به دوجا رسیدیم😐👐🏿
کریص:باش من و چانیول و حوری و مبینا میریم ترکیه رویا و سیلدا و سهون و مبینا میرن المان✌️🏿
سیلدا:خوبه پس برین دیگه
حوری:به امید پیروزی✊🏿
هرگروهی سوار هواپیمای مورد نظر خودش شد اصن عصاب نداشتم توی راه کریص هی داشت اذیتم میکرد منم که دیدم زیادی رو مخه یه لگد زدم تو دیکش یه فحشم هش دادم رفدم سهونم یکم کتک زدم پرتش کردم کنار کریص نشستم کنار سیلدا👀
سیلدا:فقط پیش من نشستی وحشی بازی درنیار وگرنه از هواپیما میندازمت پایین🖕🏿
حوری:غَلَطااا
سیلدا:همینه که هس😌
یکی زدم پس کلش بعدشم هدفنم و گذاشدم در گوشمو خوابیدم...
#ادامه.دارد•-•💕
۲.۸k
۱۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.