اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
پارت ۵۰
(ویو نابی)
رفتم در زدم ولی کسی در باز نکرد.......
چند بار دیگه در زدم ولی اصلا فایده نداشت ‌.... همسایه بغلی خونه دیدم
به سمتش رفتم
نابی: ببخشید
برگشت نگام کرد
@ نابی دخترم.‌..
نابی: خانوم جون....یونا کجاست چرا در باز نمی کنه
@ دخترم یونا رفته......برای تو هم نامه ای گذاشت و داد به من
از کیفش نامه ای در آورد داد دستم
نابی: ممنون
@ خواهش میکنم..... مراقب خودت باش
نابی: همچنین
نامه برداشتم به سمت خونه رفتم کلید که زیر گلدون بود برداشتم و در باز کردم
رفتم داخل روی یکی از مبل ها نشستم نامه باز کردم و

نامه: نابی منم یونا..... ببخشید من باید برم من نمی تونم داخل صورتت نگا
کنم ببخشید که منم برات بزرگترین ضربه شدم الان می گی چرا .....نابی من
گوک مین استخدام کرد که هر جا باشی مراقبت باشم اوایلش فقط بخاطر
گوک مین بود ولی وقتی دوست واقعی شدیم بهت وابسته شدم وقتی بخاطر
گوک مین به اون وضع افتادی واقعا از کارم خجالت کشیدم..... ببخشید من
آدم خوبی نبودم خدانگهدار بهترین.....‌.......
وقتی نامه خوندم تک تک اجزای بدنم به لرزه افتاد....
هیچ کس با من صادق نبود...چرا...چرا.. مگه من چیکار کردم....
روی زمین نشستم زانو هام بغل کردم و فقط گریه می کردم.....نه...نه
به موهام چنگ زدم...صورتم خیس شده بود بدنم به لرزه افتاد بود.... ولی
خیلی سخت بود حتی دوستم هم دوست واقعی نبود ساعت ها گریه می کردم
نمی دونم چقدر گذشت بود که یهو یکی از در که روی هم بود وارد شد......................
دیدگاه ها (۱۱)

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۵۱(ویو جونگ کوک)غروب...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۵۲ (ویو نابی)ترس از ...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۴۹(ویو نابی )جونگ کو...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۴۸(ویو نابی)جونگ کوک...

#invisiblelovePart_2رفتم در رو باز کردمیه بسته پشت در بود ، ...

یونا :صبح از خواب پاشدم درو برم نگاه کردم کوک کنارم خوابیده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط