#مافیای خشن پارت پنجم

ویو ات:

جونکوک وقتی رفت پشت سرش اداشو در اوردم که یهو جونکوک
سرشو برگردوند منم دستپاچه شدم با سر رفتم تو دیوار

ات: اییی

ویو کوک: داشتم میرفتم که حس کردم داره ادا درمیاره سرمو برگردوندم که دیدم با سر رفت تو دیوار یه لحظه دلم براش سوخت اما احمیت ندادمو رفتم

ویو ات:

سرم خیلی درد میکرد در حدی که اشکم درومد و همونجا نشستمو شروع به گریه ریز کردن کردم یکم بعد پاشدم رفتم تو اتاق تمیزش کردمو وسایلمو چیدم تقیربا ساعت 1 شب بود رفتم بیرون اتاقم که چشمم به حیاط خورد رفتم تو حیاط و نشستم روی زمین و پامو کردم تو اب

ات: جیغغغغغغغغغ..... تروخدا کمک(رفت بالا درخت😂)

جونکوک خابالو از اتاقش اومد بیرون و صدای جیغغ شنیدو سریع رفت تو حیاط

کوک: چیشدههه!؟

ات: جونکوک تروخدا بکشش تروخدا..

کوک: بیا پایین این فقط یه سوسک کوچولوعه سرم رفت با کمی داد

ات:.....

کوک: واییی باشه مرد کشتمش بیا پایین اه

اینو گفت و خواست بره که ات گفت

ات: جونکوککک

کوک: بلههههه (با داد)

ات: من نمیتونم بیام پاییین

ویو کوک:

میخواستم برم که یهو گفت نمیتونه بیاد پایین یه لحظه خندم گرفت ولی خودمو جمع جور کردم ارتفاعش خیلی کم بود ولی میترسید
رفتم براید استایل بغلش کردمو بردمش تو اتاقش

ویو ات:
جنکوک اومد سمتمو دستمو کشید سمت خودش و براید استایل بغلم کرد و تا اتاقم بردم باورم نمیشه این یارو مگه مافیا نیس؟

وقتی گذاشتم رو تخت یه لحظه چشم تو چشم شدیم ولی سریع رفت

منم سرمو رو بالشت گذاشتمو کم کم خوابم برد
(فلش بک صبح)
صبح با صدای لطیف الارمم بیدار شدم رفتم حموم و کارای لازم رو کردم خواستم برم توی سالن که یهو دلم به شدت درد گرفت رفتم دسشویی که دیدم ببببببلههههه پریو××دم کارای لازمو کردمو رفتم توی حال که دیدم همون دختره که دیشب دیدمش اومد سمتم و یه لباس برای خدمتکارا پرت کرد سمتم و رفت
لباسو برش داشتم و تا میتونستم بش فوش دادم(ابته تو دلم😅) بعدش یه اجوما اودم سمتم و گفت:

اجوما: زیاد بش توجه نکن اون لونا هستو میخواد بخاطر مسائل کاری پدر جونکوک به اجبار باهاش ازنواج کنه ولی لونا جونکوکو دوست داره

ات: اها که اینطور

اجوما: لباسات رو بپوش و برو حیاط رو بشور

ات: چ چشم

ویو ات:

رفتم تو اتاق و لباس هارو پوشیدمو یه ارایش لایت کردمو رفتم توی حیاط

ادامه دارد

10 کامنت
10 لایک
دیدگاه ها (۵)

جونگکوک🤍💜

#مافیای خشن پارت هفتم

#مافیای_خشن_پارت ششم

مافیای خشن #پارت_چهار

عشق چیز خوبیه پارت ۱۰ویو کوکوقتی دیدم ات نیست به بادریگاردا ...

𝚙𝚊𝚛𝚛11سوهو.. عذر میخوام ات منو ببخش واستا تو الان داری داداش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط