خاطره

خاطره
p: 11

$جالبه
_امم خب حاضری بازم ملکه ام بشی
+باید فک کنم

*ویو ا.ت*
از اونجا رفتم تو اتاقی که بهم گفتن داشتم راجبش فک میکردم که یهو رایا امد تو

$مامان اون پسره هس میاد دنبالم
+کی
$فک کنم شاهزادس چون بابا باهاش رسمی حرف میزنه
+شت
$مامان چیزی شده؟
+هوم... نه
$مامان یعنی تو واقعا ملکه بودی؟
+اره ولی ماگذشتس

*ویو تهیونگ*
خاندان جئون امده بودن هی باهاشون حرف میزدم که دیدم رایا نیست از یکی از خدمتکارا پرسیدم کجاست گفت رفت پیش ا.ت خیالم راحت شدم و با شاهشون رفتم تو اتاق
(بردار!!!)
دیدگاه ها (۰)

خاطره p: 12و۱۳(علامت جونگکوک ☆ علامت پدرش✧) ✧دخترتون بودن؟ _...

خاطره p:۱۴. ۱۵☆خب پدر من هنوز امادگیشو ندارم و اینکه خیلی بچ...

خاطره p: 10*ویو ا.ت*دست مردو پیجوندم چاقورو گذاشتم زیر گردنش...

خاطره p: 9€رایا با روشاو رایکو برو بازی کن فک کنم هم سنین $ب...

فیک مافیای سیاه من part 3

پارت ۶ فیک مرز خون و عشق

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط