پارت
#پارت۱۳
_میدونی چیه
÷چیه دیگه امشب بهش میگم که دوسش دارم
÷از اولش باید میگفتی....... راستی از اول که اومدی یه چیزی مغزمو درگیر کرده
_چی
÷لبات چرا کبوده
_ها ام ام چیزه
÷جونگکوک کرده اره
_به کسی نگیا باشه حتی به تهیونگ
÷باشه نترس......... راستی تا الان دیگه جلسشون تموم شده من زنگ میزنم به تهیونگ ببینم
(زنگ زد)
÷یوری من میرم پیش تهیونگ جلسشون تموم شده
_عه باشه الان جونگکوک و تهیونگ کنار هم نیستن
÷نه هر کدومشون رفتم شرکت خودشون....... باشه دیگه من رفتم خدافظ
_خدافظ
ویو یوری
یکم نشستم دیدم نمیشه پاشدم لباسم رو پوشیدم بخاطر اینکه جونگکوک دوباره اعصبی نشه بسته پوشیدم یکم ارایش کردم چون خشگل بودم نمیخواستم زیاد ارایش کنم زنگ زدم به جونگکوک
_الو
جونم جوجه
_حوصلم سر رفته(کیوت و بچه گونه)
اخی خوب باشه الان یه ماشین میفرستم جلو در بیا پیشم
_باشه(ذوق)
خدافظ
_خدافظ
<ماشین رسید و رفتن رسیدن>
_سلام خسته نباشین شما منشی اینجا هستین
، بلع بفرمایید
_اتاق مدیر عامل کجاست
، دنبالم بیاید
_چشم
رفتم تو
_سلام چقدر اتاقت قشنگه
بسه بیا بشین کنار من بزار بگم یه صندلی برات بیارن
_نه نمیخاد
چرا پس کجا میخای بشینی
_روی پاهات اگه مشکلی نداره
نه چه مشکلی بیا
(یوری رفت نشست روی پای جونگکوک)
_میگم تو گوشیت بازی داری
نه
_میشه بدی بازی کنم
بهت نگفتن گوشی یه چیز شخصیه
_تولوقدا
باشه بیا
ویو یوری
گوشی جونگکوک رو گرفتم کلی بازی ریختم توش جوری که مطمعن بودم حافظش پر شده داشتم بازی میکردم که گفت
یوری کارم تموم شد نمخای بریم
_باشه بریم
گوشی رو بده به من
_توروخدا بزار دستم بمونه
نه بده به من تو خونه بهت میدم
_قول میدی بدی
قول میدم بدم
_باشه قول دادیا
باشه بریم
فلش بک داخل ماشین
_باشه........... میگم میشه از این به بعد منم بیاری توی شرکت باهات بمونم خونه حصلم سر میره
اخه من بعضی موقع ها جلسه دارم میخای چیکار کنی اون موقع
_توی دفترت میمونم
کلی مرد اینجا هست حتی منشیم هم مرده بعد بزارم بین مردا بمونی
_ندیگه تو به جلسه هات برس در دفترتم قفل کن منم تو دفترت بمونم تا تو بیای
باشه ولی ببینم اینجا با پسرا میپری برات بد میشه ها
_نه قول میدم ظرف هیچ پسری بجز خودت نرم
افرین الان شدی یه جوجه خوب
_نگو جوجه دیگه
وای اخه تو جوجه کوچولوی منی چطور بهت نگم
_یه چیز بگم
بگو جوجه
_میدونستی وقتی میخابی کیوت میشی
من اصلا کیوت نیستم بهم نگو کیوت یبار دیگه بهم بگی کیوت دیگه نه من نه تو
_باشه
ولی تو واقعا کیوتی خیلی کیوتی
_میدونم کیوتم ولی واسه تو من کیوتم واسه بقیه پاچه میگیرم
وای خدا نگاش کن چه نازه جوجم
_باشه یچیزی بگم
_میدونی چیه
÷چیه دیگه امشب بهش میگم که دوسش دارم
÷از اولش باید میگفتی....... راستی از اول که اومدی یه چیزی مغزمو درگیر کرده
_چی
÷لبات چرا کبوده
_ها ام ام چیزه
÷جونگکوک کرده اره
_به کسی نگیا باشه حتی به تهیونگ
÷باشه نترس......... راستی تا الان دیگه جلسشون تموم شده من زنگ میزنم به تهیونگ ببینم
(زنگ زد)
÷یوری من میرم پیش تهیونگ جلسشون تموم شده
_عه باشه الان جونگکوک و تهیونگ کنار هم نیستن
÷نه هر کدومشون رفتم شرکت خودشون....... باشه دیگه من رفتم خدافظ
_خدافظ
ویو یوری
یکم نشستم دیدم نمیشه پاشدم لباسم رو پوشیدم بخاطر اینکه جونگکوک دوباره اعصبی نشه بسته پوشیدم یکم ارایش کردم چون خشگل بودم نمیخواستم زیاد ارایش کنم زنگ زدم به جونگکوک
_الو
جونم جوجه
_حوصلم سر رفته(کیوت و بچه گونه)
اخی خوب باشه الان یه ماشین میفرستم جلو در بیا پیشم
_باشه(ذوق)
خدافظ
_خدافظ
<ماشین رسید و رفتن رسیدن>
_سلام خسته نباشین شما منشی اینجا هستین
، بلع بفرمایید
_اتاق مدیر عامل کجاست
، دنبالم بیاید
_چشم
رفتم تو
_سلام چقدر اتاقت قشنگه
بسه بیا بشین کنار من بزار بگم یه صندلی برات بیارن
_نه نمیخاد
چرا پس کجا میخای بشینی
_روی پاهات اگه مشکلی نداره
نه چه مشکلی بیا
(یوری رفت نشست روی پای جونگکوک)
_میگم تو گوشیت بازی داری
نه
_میشه بدی بازی کنم
بهت نگفتن گوشی یه چیز شخصیه
_تولوقدا
باشه بیا
ویو یوری
گوشی جونگکوک رو گرفتم کلی بازی ریختم توش جوری که مطمعن بودم حافظش پر شده داشتم بازی میکردم که گفت
یوری کارم تموم شد نمخای بریم
_باشه بریم
گوشی رو بده به من
_توروخدا بزار دستم بمونه
نه بده به من تو خونه بهت میدم
_قول میدی بدی
قول میدم بدم
_باشه قول دادیا
باشه بریم
فلش بک داخل ماشین
_باشه........... میگم میشه از این به بعد منم بیاری توی شرکت باهات بمونم خونه حصلم سر میره
اخه من بعضی موقع ها جلسه دارم میخای چیکار کنی اون موقع
_توی دفترت میمونم
کلی مرد اینجا هست حتی منشیم هم مرده بعد بزارم بین مردا بمونی
_ندیگه تو به جلسه هات برس در دفترتم قفل کن منم تو دفترت بمونم تا تو بیای
باشه ولی ببینم اینجا با پسرا میپری برات بد میشه ها
_نه قول میدم ظرف هیچ پسری بجز خودت نرم
افرین الان شدی یه جوجه خوب
_نگو جوجه دیگه
وای اخه تو جوجه کوچولوی منی چطور بهت نگم
_یه چیز بگم
بگو جوجه
_میدونستی وقتی میخابی کیوت میشی
من اصلا کیوت نیستم بهم نگو کیوت یبار دیگه بهم بگی کیوت دیگه نه من نه تو
_باشه
ولی تو واقعا کیوتی خیلی کیوتی
_میدونم کیوتم ولی واسه تو من کیوتم واسه بقیه پاچه میگیرم
وای خدا نگاش کن چه نازه جوجم
_باشه یچیزی بگم
- ۱۱.۵k
- ۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط