پارت۱۲
#پارت۱۲
ویو یوری
از خواب که پا شدم تو بغل جونگکوک بودم چقدر توی خواب نازه وای خدا قلبم داشتم بهش نگاه میکردم که یهو چشماشو باز کرد بهم داشتیم نگاه میکردیم که فهمیدم سرخ شدم زود سرمو انداختم پایین
ویو جونگکوک
توی خواب نازم بودم که نگاه سنگینی روی خودم احساس کردم وقتی چشمامو باز کردم دیدم یوری داره بهم نگاه میکنه انقدر قشنگ داشت نگام میکرد که یهو فهمید سرخ شد سرشو انداخت پایین زثود بهش گفتم
+یا یوری اشکال نداره تو هر وقت که دوست داشتی میتونی نگام کنی تا دلت بخاد(گوشیش زنگ خورد)
×الو هوی خره مگه ما جلسه نداریم گرفتی کپیدی
+اصلا یادم نبود
×الان که یادت افتاد پاشو پاشو دوساعت دیگه شروع میشه ها
+باشه
ویو جونگکوک
داشتم با یوری حرف میزدم که یهو گوشیم زنگ خورد تهیونگ بود جوابش رو دادم گفت مگه ما جلسه نداریم تازه فیوزم درست شد اصلا یادم نبود زود پاشدم رفتم یه دوش گرفتم اومدم لباسمم پوشیدم بارم توی کراواتم گیر کردم
ویو یوری
جونگکوک داشت باهام حرف میزد گوشیش زنگ خورد نمیدونستم چی شده داشتم به بدو بدو کردنای جونگکوک نگاه میکردم که ازش پرسیدم
_یه سوال بپرسم
+بپرس جوجه
_چیشده
+هیچی جلسه دارم اصلا یادم نبود تهیونگ زنگ زد گفت بیام منم دارم حاضر میشم چطور(درحال تلاش که کراواتش رو ببنده)
_تهیونگ میخاد بیاد اینجا
+اره(داره به تلاشش ادامه میده)
_میشه بگی میاهم بیاره
+میخاد بیاره نگران نباش(داره تلاش میکنه)
_اها باش....... بیا اینجا کرواتت رو ببندم خودت رو کشتی
+هوفف باشه(میره پیش یوری)
_کی شما پسرا یاد میگیرین خودتون کراواتتون رو ببندین
+نمیدونم شاید هیچ وقت
_زنگ خونه رو زدن..... تهیونگه انگار
+اره خودشه(لب یوری رو میبوسه)
_خدافظ
+خدافظ مواظب خودت باش
_راستی کی برمیگردی
+ساعت ۱۰شب
_چرا انقدر دیر ساعت الان۷میشه زود برگردی
+اگه تو خونه حوصلت سر رفت زنگ بزن بهم باشه
_باشه خدافظ عشقم(عشقم از دهنش پرید زود جلو دهنشو گرفت)
+عشقم..... خدافظ بیبی گرلم بازم مواظب خودت باش
_باشه خدافظ
(صدبار از هم خدافظی کردن ولی هنوز نرفتن)
ویو یوری
داشتم توی گوشیم میچرخیدم که صدای ینفر که خیلی اشنا بود اومد رفتم بیرون که دیدم میا میمونس
_تو کی میخای بزاری من تنها بمونم
÷هیچ وقت برو خداتو شکر کن که رفیقی مثل من داری
_اره نمیبینی که هر روز دعا میکنم
÷گگگگگگ(ادای یوری رو در میاره)
÷راستی هنوز به جونگکوک نگفتی
_نه نمیتونم میتونما نمیدونم چجوری بگم
÷من جات بودم میزاشتم خودشم بیاد بهم بگه
_فعلا که جای من نیستی
÷خداروشکر که نیستم من دوست پسری دارم که هیچکس نداره اگه جای تو بودم الان اونو نداشتم
_میدونی چیه
ویو یوری
از خواب که پا شدم تو بغل جونگکوک بودم چقدر توی خواب نازه وای خدا قلبم داشتم بهش نگاه میکردم که یهو چشماشو باز کرد بهم داشتیم نگاه میکردیم که فهمیدم سرخ شدم زود سرمو انداختم پایین
ویو جونگکوک
توی خواب نازم بودم که نگاه سنگینی روی خودم احساس کردم وقتی چشمامو باز کردم دیدم یوری داره بهم نگاه میکنه انقدر قشنگ داشت نگام میکرد که یهو فهمید سرخ شد سرشو انداخت پایین زثود بهش گفتم
+یا یوری اشکال نداره تو هر وقت که دوست داشتی میتونی نگام کنی تا دلت بخاد(گوشیش زنگ خورد)
×الو هوی خره مگه ما جلسه نداریم گرفتی کپیدی
+اصلا یادم نبود
×الان که یادت افتاد پاشو پاشو دوساعت دیگه شروع میشه ها
+باشه
ویو جونگکوک
داشتم با یوری حرف میزدم که یهو گوشیم زنگ خورد تهیونگ بود جوابش رو دادم گفت مگه ما جلسه نداریم تازه فیوزم درست شد اصلا یادم نبود زود پاشدم رفتم یه دوش گرفتم اومدم لباسمم پوشیدم بارم توی کراواتم گیر کردم
ویو یوری
جونگکوک داشت باهام حرف میزد گوشیش زنگ خورد نمیدونستم چی شده داشتم به بدو بدو کردنای جونگکوک نگاه میکردم که ازش پرسیدم
_یه سوال بپرسم
+بپرس جوجه
_چیشده
+هیچی جلسه دارم اصلا یادم نبود تهیونگ زنگ زد گفت بیام منم دارم حاضر میشم چطور(درحال تلاش که کراواتش رو ببنده)
_تهیونگ میخاد بیاد اینجا
+اره(داره به تلاشش ادامه میده)
_میشه بگی میاهم بیاره
+میخاد بیاره نگران نباش(داره تلاش میکنه)
_اها باش....... بیا اینجا کرواتت رو ببندم خودت رو کشتی
+هوفف باشه(میره پیش یوری)
_کی شما پسرا یاد میگیرین خودتون کراواتتون رو ببندین
+نمیدونم شاید هیچ وقت
_زنگ خونه رو زدن..... تهیونگه انگار
+اره خودشه(لب یوری رو میبوسه)
_خدافظ
+خدافظ مواظب خودت باش
_راستی کی برمیگردی
+ساعت ۱۰شب
_چرا انقدر دیر ساعت الان۷میشه زود برگردی
+اگه تو خونه حوصلت سر رفت زنگ بزن بهم باشه
_باشه خدافظ عشقم(عشقم از دهنش پرید زود جلو دهنشو گرفت)
+عشقم..... خدافظ بیبی گرلم بازم مواظب خودت باش
_باشه خدافظ
(صدبار از هم خدافظی کردن ولی هنوز نرفتن)
ویو یوری
داشتم توی گوشیم میچرخیدم که صدای ینفر که خیلی اشنا بود اومد رفتم بیرون که دیدم میا میمونس
_تو کی میخای بزاری من تنها بمونم
÷هیچ وقت برو خداتو شکر کن که رفیقی مثل من داری
_اره نمیبینی که هر روز دعا میکنم
÷گگگگگگ(ادای یوری رو در میاره)
÷راستی هنوز به جونگکوک نگفتی
_نه نمیتونم میتونما نمیدونم چجوری بگم
÷من جات بودم میزاشتم خودشم بیاد بهم بگه
_فعلا که جای من نیستی
÷خداروشکر که نیستم من دوست پسری دارم که هیچکس نداره اگه جای تو بودم الان اونو نداشتم
_میدونی چیه
۱۸۰
۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.