کنار پنجره محو شقایق می شوم گاهی

کنار پنجره محو شقایق می شوم گاهی
چه پنهان از شما من نیز عاشق می شوم گاهی

چو باران بهاری گاه و بی گاه است احوالم
تبسم می شوم گاهی و هق هق می شوم گاهی

همیشه با می و ساغر مخالف بوده ام اما
به یمن چشم های تو موافق می شوم گاهی

چه سخت است انتظار لحظه دیدار همواره
و من جان بر لب از دست دقایق می شوم گاهی

نگاه تو حقیقت دارد ای روشن ترین باور
ببخشا غافل از برخی حقایق می شوم گاهی
دیدگاه ها (۵)

یا الله

بدون شرح

گفتمش سلطان قلبم تو کجا اینجا کجامنطق و عشق و خرابات بوده ان...

من گرفتار تو بودم تو گرفتار خودتمن شدم یار تو اما توشدی یار ...

پارت هفتم: داستان از دیدگاه یونگی: در این چند روز هر وقت تنه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط