ملکه شکلاتی پارت 19
ملکه شکلاتی پارت 19
ا/ت. هین
جونگکوک. به به خانوم کوچولو گرسنه اش شد
وقتی برگشتم جونگکوک رو دیدم که داخل چارچوب در ایستاده بود
ا/ت. تو مگه نباید خواب باشی
جونگکوک. جواب من رو بده
همین طور که میومد سمتم این رو گفت تا اینکه بهم رسید و من رو بین یخچال و خودش گیر انداخت
خیلی بهم نزدیک بود نمیتونستم تو صورتش نگاه کنم
ا/ت. خ.خب اره گرسنه ام بود
جونگکوک. وقتی باهام صحبت میکنی به منم نگاه کن
سرم رو اوردم بالا که غرق چشماش شدم
اونم داشت به چشمام نگاه میکرد
هردو ساکت بودیم
که نگاهش رو برد سمت لبام سرش رو اورد جلو فهمیدم میخواد چیکار کنه
منم هلش دادم و با پاستای تو دستم به طرف اتاقم دویدم
ادامه دارد....
حمایت
ا/ت. هین
جونگکوک. به به خانوم کوچولو گرسنه اش شد
وقتی برگشتم جونگکوک رو دیدم که داخل چارچوب در ایستاده بود
ا/ت. تو مگه نباید خواب باشی
جونگکوک. جواب من رو بده
همین طور که میومد سمتم این رو گفت تا اینکه بهم رسید و من رو بین یخچال و خودش گیر انداخت
خیلی بهم نزدیک بود نمیتونستم تو صورتش نگاه کنم
ا/ت. خ.خب اره گرسنه ام بود
جونگکوک. وقتی باهام صحبت میکنی به منم نگاه کن
سرم رو اوردم بالا که غرق چشماش شدم
اونم داشت به چشمام نگاه میکرد
هردو ساکت بودیم
که نگاهش رو برد سمت لبام سرش رو اورد جلو فهمیدم میخواد چیکار کنه
منم هلش دادم و با پاستای تو دستم به طرف اتاقم دویدم
ادامه دارد....
حمایت
۷۹۷
۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.