تکپارتی

تکپارتی

*وقتی استادت ومپایر بود و...


صبح ساعت ۹ بیدار شدی و کارای لازم رو انجام دادی و یه شلوار سنگشوربگ و تک پوش لش مشکی پوشیدی بعد تینت و خط چشم دارکی کشیدی و رفتی به سمت دانشگاهت
رشتت وکالت بود
به دانشگاه رسیدی امروز استاد جدیدت میومد استاد تاریخت
رفتی تو کلاس به به بچه ها سلام کردی
+سلام بروبچ
÷وای ا‌.ت خبر داری استاد تاریخ خیلی کراشه
+اههه خیلی خنده داره جنی این چرت و پرتارو تحویل من نده معلومه اونم مثل بقیه استادا یه پیرکی گوزویی هست
÷حالا میبینیم
نشسته بودیم که یه مرد جذاب اومد داخل وا نکنه این استادمون هست چقدر ددیه برگام حاجی
+این استاد تاریخه؟! *آروم در گوش جنی
÷اره،چه پیرکی جذابی*با طعنه گفت
+حالا من یچی گفتم
_سلام بچه ها من استاد تاریختون هستم از دیدارتون خوشبختم
یهو یه خایمال داد زد گفت
&چه کراشیددددد
_مرسی
بچه ها جیغ می‌زدند گه استاد گفت
_بسه دیگه کتابتون رو باز کنید*داد
راستی اسم من چان هست
استاد منو صدا زد که برم پایه تخته
رفتم پایه تخته که پشه نشست رو گردنم و منم موهامو بردم عقب که پشه رفت
یهو استاد چان حالش بد شد
+چیزی شده استاد
زنگ خورد
_فقط این زنگ بیا اتاق کارم کارت دارم
+اوکی ،خدانگهدار
رفت واقعا چیکارم داره خیلی عجیبه
رفتم سمت اتاقش و در زدم تق تق
_بفرما
رفتم تو
+ببخشید استاد کارم داشتید
یهو با میزش چرخید طرفم بعد قدم تند کرد به طرفم و میومد نزدیکم منم میرفتم عقب تر که خوردم به در به معنای واقعی ترسیدم
+استاد لطفا جلو تر نیایید وگرنه بد میبینید
_جوجه انقدر نمک نریز فقط میخوام طعمتو بچشم
+چییی*داد
_هیسسس زبونتو میبرما
یهو خندید که دندون های تیزش رو دیدم
+پشمام تو ومپایری؟! *دستاشو گذاشته رو دهنش و تعجب کرده
_آه خستم کردی
یهو استاد اومد نزدیکم و دندون های تیزشو کرد تو گردنم و مک میزد خواستم جیغ بزنم که دستاشو گذاشت رو دهنم و جیغم تو دستاش خفه شد
بعد که خونمو کمی خورد ازم جدا شد و گفت
_مایلی که دوست دخترم شی؟!
+امم باشه
بعد لبامو محکم بوس کرد و گفت
_دیگه ماله منی جوجه*بم،هات،خمار
+همچنین

End😈💀
دیدگاه ها (۱۲)

#تکپارتی#لینو#استری_کیدز *وقتی قلدرت عاشقت میشه و...از زندگی...

#تکپارتی#هیونجین #استری_کیدز وقتی دوست پسرته و روی نمره هات ...

دوپارتی pاخر *وقتی دوست پسرت مافیاست ولی تو نمیدونی و...یهو ...

دوپارتی (اسلاید دو لباس ا.ت و اسلاید سه لباس هیونجین)*وقتی د...

دو پارتی از چان: (وقتی که اون.....)ات:کاملا ترسیده بودم و گر...

سلاممم🎀🎀🎀ویو ات: منتظر بودم که تهیونگ غذا رو بیارهتق تق تق ا...

تکپارتی چان درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط