دستت را به من بدهتا از مرزهای زمینی امفراروی کنمو چون شهابی رها شومدر کهکشان آغوشت ،تا پژواکِ صدایِپُر تکرار عشقدر هم شکنداندوه سرخ آینه ها را ..!