اسم دیدار

اسم: دیدار 🍷
p²⁸
ا/ت: واقعا؟

تهیونگ: اره خانوم کوچولوی من

ا/ت: اقای تهیونگ

تهیونگ: بهم بگو تهیونگ

ا/ت: اما من راحت ترم که اقای تهیونگ صداتون کنم

تهیونگ:(پوزخند)
اگع اینطوریه میتونی چیزای دیگه ای هم صدام کنی

ا/ت: ی... یعنی.. چی؟؟

راوی: همینطور که تهیونگ داشت شیطنت میکرد و ا/ت خودشو به کوچه علی چپ میزد که یهو تهیونگ گفت

تهیونگ: ا/ت، من خیلی وقته منتظر این زمانم

ا/ت: چه.... زمانی؟

تهیونگ: این زمان......

پارت بعد قراره خیلی هیجان انگیز باشه
دیدگاه ها (۲۰)

اسم: دیدار 🍷p²⁹تهیونگ: ا/ت، من دوست دارم ا/ت: چ....چی؟؟ تهیو...

اسم: دیدار 🍷p³⁰پارت اخر فصل اول: اونها با جمعیتی زیاد از خبر...

اسم: دیدار 🍷p²⁷اون ادمای پدر تهیونگ هنوز پشت درن و منتظر یه ...

اسم: دیدار 🍷p²⁶بله.... احتمالا درست فکر کردید، اون پدر تهیون...

شوهر دو روزه. پارت پایانی

پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط