فیک جیمین
فیک جیمین
جیمین: اوکی پس راه بیوفتیم
اعضا :( حتی ات و لیا حساب میشن) اره
کوک: جیمن و ات جین و منو لیا نامجون ته هوپی شوگا
ات:اوکیه
ویو لیا
با ات رفتم خونشون راستش رو یه پسری به اسم کوک کراش زدم ولی خیلی جلوه ندادم
ویو کوک ات و دوستش اومدن رو لیا دوستش یجورایی کراش زدم شاید وسط سفر بهش بگم نمی دونم
ویو ادمین
راه افتادن بعد ۳ ساعت رسیدن به جنگل و یه چادر زدن بیرون البته یه کلبه هم داشتن یه چایی رو ذغال درست کردن( ال حق که ایرانی هستی بخدا)
سیب زمینی هم گذاشتن اتیش داشت کم کم خاموش میشد
ویو جیمین
در اصل می خواستم دوستیمو با ات تمووم کنم می خوام به عنوان دوست دخترم باشه بخاطر همین از خاموششدن اتیش استفاده کردم
جیمین: ات بیا بریم چوب جمع کنیم
ات: باشه
بای
شرطا
۲ لایک
۱ کام
۱ فالو
جیمین: اوکی پس راه بیوفتیم
اعضا :( حتی ات و لیا حساب میشن) اره
کوک: جیمن و ات جین و منو لیا نامجون ته هوپی شوگا
ات:اوکیه
ویو لیا
با ات رفتم خونشون راستش رو یه پسری به اسم کوک کراش زدم ولی خیلی جلوه ندادم
ویو کوک ات و دوستش اومدن رو لیا دوستش یجورایی کراش زدم شاید وسط سفر بهش بگم نمی دونم
ویو ادمین
راه افتادن بعد ۳ ساعت رسیدن به جنگل و یه چادر زدن بیرون البته یه کلبه هم داشتن یه چایی رو ذغال درست کردن( ال حق که ایرانی هستی بخدا)
سیب زمینی هم گذاشتن اتیش داشت کم کم خاموش میشد
ویو جیمین
در اصل می خواستم دوستیمو با ات تمووم کنم می خوام به عنوان دوست دخترم باشه بخاطر همین از خاموششدن اتیش استفاده کردم
جیمین: ات بیا بریم چوب جمع کنیم
ات: باشه
بای
شرطا
۲ لایک
۱ کام
۱ فالو
۱۲.۶k
۲۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.