من میتونم
#من_میتونم
ویو ات
.
.
.
این داشت چی میگفت؟
من بهش بگم ددی،اونم جلو دوستاش؟
ولی فکر کن جونگکوک دوست پسرم باشه.
عرررررررررررررر
تو ماشین
+جونگکوک؟
_جانم.
+دوستات همه خون آشامن؟
_نه.
+میشه بهم بگی.
_ خوب اولی.
نامجون.
اون یه داراکولاعه.
داراکولا با خوناشام فرق داره. اونا موقعی که دارن مبارزه میکنن یه دم بزرگ همراهشونه. اون یه زهر داره که آدمارو میکشه.
دومی. جین.
اون از همه بزرگ تره.
اون داداش نامجون اونم مثل نامجون داراکولاعه.
سومی شوگا.
اون یه الف. که فکر کنم باهاشون آشنا باشی.
چهارمی جیهوپ.
اونم مثل من یه خون آشامه.
پنجمی جیمین.
اون یه هابیتِ(اگه ارباب حلقه هارو دیده باشید میدونید چیه)
اون قد کوتاهِ. گوشاشم مثل الفاست.
شیشمی تهیونگ.
اون یه پرنس از دنیایه تک شاخ هاست.
و آخری هم که منم.
و منو که میشناسی.
+واو چه جالب(شمام یاد همون افتادید؟)
+جونگکوک.
_بله؟
+میشه منو ببری به دنیایه تکشاخ ها؟
_باشه(خنده
+تو الان خندیدی؟
_خاب آره.
+واو چقد قشنگ میخندی.
_اینجوری فکر میکنی!
+آره.
_میگم ات تو مگه ندیده بودیشون؟
+آره خاب.
ولی بهشون نمیخورد.
₩ارباب رسیدیم.
_پیاده شو.
+ممنون.
_خواهش.
.
.
وارد یه عمارت خیلی بزرگ شدیم.
با وارد شدنمون با شیش تا پسر مواجه شدیم. اینا همون پسرای هستن که اونجا دیدمشون.
_سلام.
+سلام.
با همه تک تک سلام کردیم.
واقعا من باید جونگکوک رو ددی صدا کنم؟
جلو شیش تا پسر دیگه؟
ای خدااا.
________________\حمایت/________________
ویو ات
.
.
.
این داشت چی میگفت؟
من بهش بگم ددی،اونم جلو دوستاش؟
ولی فکر کن جونگکوک دوست پسرم باشه.
عرررررررررررررر
تو ماشین
+جونگکوک؟
_جانم.
+دوستات همه خون آشامن؟
_نه.
+میشه بهم بگی.
_ خوب اولی.
نامجون.
اون یه داراکولاعه.
داراکولا با خوناشام فرق داره. اونا موقعی که دارن مبارزه میکنن یه دم بزرگ همراهشونه. اون یه زهر داره که آدمارو میکشه.
دومی. جین.
اون از همه بزرگ تره.
اون داداش نامجون اونم مثل نامجون داراکولاعه.
سومی شوگا.
اون یه الف. که فکر کنم باهاشون آشنا باشی.
چهارمی جیهوپ.
اونم مثل من یه خون آشامه.
پنجمی جیمین.
اون یه هابیتِ(اگه ارباب حلقه هارو دیده باشید میدونید چیه)
اون قد کوتاهِ. گوشاشم مثل الفاست.
شیشمی تهیونگ.
اون یه پرنس از دنیایه تک شاخ هاست.
و آخری هم که منم.
و منو که میشناسی.
+واو چه جالب(شمام یاد همون افتادید؟)
+جونگکوک.
_بله؟
+میشه منو ببری به دنیایه تکشاخ ها؟
_باشه(خنده
+تو الان خندیدی؟
_خاب آره.
+واو چقد قشنگ میخندی.
_اینجوری فکر میکنی!
+آره.
_میگم ات تو مگه ندیده بودیشون؟
+آره خاب.
ولی بهشون نمیخورد.
₩ارباب رسیدیم.
_پیاده شو.
+ممنون.
_خواهش.
.
.
وارد یه عمارت خیلی بزرگ شدیم.
با وارد شدنمون با شیش تا پسر مواجه شدیم. اینا همون پسرای هستن که اونجا دیدمشون.
_سلام.
+سلام.
با همه تک تک سلام کردیم.
واقعا من باید جونگکوک رو ددی صدا کنم؟
جلو شیش تا پسر دیگه؟
ای خدااا.
________________\حمایت/________________
۵.۸k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.