𝐎𝐍𝐄𝐒𝐇𝐎𝐓🖤Ꮺ ָ࣪ ۰
"وانشات 2 پارتی غمگین جین"
Part 1
`ویو جین`
با برخورد نور شدید خورشید به چشمام، بیدار شدم..
دوباره صبح شده بود..بعد از رفتن اون صبح با شب برام فرقی نداشت...
اون تنها دلیل زندگی من بود، ولی با حماقت خود من ، باعث مرگش شدم...
تنها چیزهایی که ازش برام مونده بود خاطراتمون بود...
کاش قبل از اینکه برای همیشه بره بهش میگفتم...بهش میگفتم چقدر دوسش دارم و حاضرم براش چه کارهایی انجام بدم...
ولی...با یه اشتباه زندگیش تموم شد...
` فلش بک به 1 سال پیش `
جین: ببین یونا...میدونم با این حرف من ناراحت میشی ولی..من دیگه نمیتونم با تو باشم..
یونا: ج..جین چرا؟
جین: خودت مقایسه کن!خودتو ببین منو ببین!تو دختر سطح پایینی هستی و من پسر رئیس کیم، فکر نمیکنی این اختلاف تو رابطه ممکنه باعث مشکل بشه؟
همه بگن پسر رئیس کیم با یه دختر فقیر رابطه داره؟
یونا: ج...جینا من...من برام مهم نیست بقیه چی میگن،من تورو خ..خیلی دوست دارم و حاضرم برات قید بقیه رو بزنم!
جین: ببخشید ولی من دیگه نمیتونم!از حالا به بعد نه من تورو میشناسم نه تو منو،فهمیدی؟
یونا: به زور بغضی که گلوم رو اسیر کرده بود رو قورت دادم و سرم به معنی باشه تکون دادم و سریع از اون محل خارج شدم...
باورم نمیشد...همه ی اون عشق الکی بود؟همه ی اون دوست دارما فقط یه حرف بود؟پس کی آدم عشق واقعی رو میبینه؟اصلا عشق واقعی چجوریه؟تاحالا کسی طعم عشق واقعی رو چشیده؟
با چرخیدن این حرف ها تو سرم ، قطره اشکی از چشمام سرازیر شد...همینطوری که زیر بارون شدید سئول قدم میزدم به خاطراتم با جین فکر میکردم...
` فلش بک ۲ سال قبل `
جین: یااااااا یوناااا صبررر کننننن
یونا: عمراا بتونیی منو بگیرییی
جین: بلخره که میگیرمتتتت
یونا: یهو پام سر خورد و افتادم زمین و جین منو گرفت*
جین: یاع یاع دیدی گرفتمتتت
یونا: یااااا ولم کننننن
جین: من هیچوقت ولت نمیکنم!تو همیشه مال منی و من همیشه مال تو!
یونا: دوستت دارم کیم سوکجین!
جین: "منم دوستت دارم پارک یونا!"
` پایان فلش بک ۲ سال پیش `
"تو همیشه مال منی و من همیشه مال تو" این حرف بارها و بارها تکرار میشه...ولی بیشترش دروغه!اوایل همه رابطه ها با دوستت دارم شروع میشه و با دیگه ازت خسته شدم تموم..؛
حیف...حیف که دختر مورد علاقت نبودم کیم سوکجین!
نفهمیدم چجوری ولی تا به خودم اومدم جلوی در خونم بودم...
Part 1
`ویو جین`
با برخورد نور شدید خورشید به چشمام، بیدار شدم..
دوباره صبح شده بود..بعد از رفتن اون صبح با شب برام فرقی نداشت...
اون تنها دلیل زندگی من بود، ولی با حماقت خود من ، باعث مرگش شدم...
تنها چیزهایی که ازش برام مونده بود خاطراتمون بود...
کاش قبل از اینکه برای همیشه بره بهش میگفتم...بهش میگفتم چقدر دوسش دارم و حاضرم براش چه کارهایی انجام بدم...
ولی...با یه اشتباه زندگیش تموم شد...
` فلش بک به 1 سال پیش `
جین: ببین یونا...میدونم با این حرف من ناراحت میشی ولی..من دیگه نمیتونم با تو باشم..
یونا: ج..جین چرا؟
جین: خودت مقایسه کن!خودتو ببین منو ببین!تو دختر سطح پایینی هستی و من پسر رئیس کیم، فکر نمیکنی این اختلاف تو رابطه ممکنه باعث مشکل بشه؟
همه بگن پسر رئیس کیم با یه دختر فقیر رابطه داره؟
یونا: ج...جینا من...من برام مهم نیست بقیه چی میگن،من تورو خ..خیلی دوست دارم و حاضرم برات قید بقیه رو بزنم!
جین: ببخشید ولی من دیگه نمیتونم!از حالا به بعد نه من تورو میشناسم نه تو منو،فهمیدی؟
یونا: به زور بغضی که گلوم رو اسیر کرده بود رو قورت دادم و سرم به معنی باشه تکون دادم و سریع از اون محل خارج شدم...
باورم نمیشد...همه ی اون عشق الکی بود؟همه ی اون دوست دارما فقط یه حرف بود؟پس کی آدم عشق واقعی رو میبینه؟اصلا عشق واقعی چجوریه؟تاحالا کسی طعم عشق واقعی رو چشیده؟
با چرخیدن این حرف ها تو سرم ، قطره اشکی از چشمام سرازیر شد...همینطوری که زیر بارون شدید سئول قدم میزدم به خاطراتم با جین فکر میکردم...
` فلش بک ۲ سال قبل `
جین: یااااااا یوناااا صبررر کننننن
یونا: عمراا بتونیی منو بگیرییی
جین: بلخره که میگیرمتتتت
یونا: یهو پام سر خورد و افتادم زمین و جین منو گرفت*
جین: یاع یاع دیدی گرفتمتتت
یونا: یااااا ولم کننننن
جین: من هیچوقت ولت نمیکنم!تو همیشه مال منی و من همیشه مال تو!
یونا: دوستت دارم کیم سوکجین!
جین: "منم دوستت دارم پارک یونا!"
` پایان فلش بک ۲ سال پیش `
"تو همیشه مال منی و من همیشه مال تو" این حرف بارها و بارها تکرار میشه...ولی بیشترش دروغه!اوایل همه رابطه ها با دوستت دارم شروع میشه و با دیگه ازت خسته شدم تموم..؛
حیف...حیف که دختر مورد علاقت نبودم کیم سوکجین!
نفهمیدم چجوری ولی تا به خودم اومدم جلوی در خونم بودم...
۱۹.۰k
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.