عشق غیرممکن
عشق غیرممکن⋅˚₊‧ ୨୧ ‧₊˚ ⋅
پارت¹.𖥔 ݁ ˖๋ ࣭
یه صبح زمستونی سرد بود، مثل همیشه با آلارم کوشیم بیدار شدم
با تمام خستگیای که داشتم آماده شدم تا برم دانشگاه...
_واییی...خدای من چقدر هوا سرده... آخه چرا باید تو این سرما برم دانشگاه...
با تمام خستگیم به سمت دانشگاه حرکت کردم
_گندش بزنن... آخه کی تو این سرما دووم میاره... وویییی...
همینطوری که داشتم با خودم حرف میزدم یه دفعه پام لیز خورد...
همین که نزدیک بود بیفتم زمین یه دفعه احساس کردم یه نفر دستمو گرفته
چشمامو که باز کردم یه دختر رو روبروم دیدم...
+خانم شما خوبید؟
_ها... من اوه... بله ممنون...
*خودمو درست راس میکنم
_ممنون بابت کمکتون
+خواهش میکنم... فقط... ببخشید اسم شما چیه...
یکم جا خوردم آخه برای چی اسم منو میخواست...
_اوممم... برای چی اسم منو میخواید.... +خب... راسش چهرتون برام خیلی آشناعه...
چی... من!؟
البته راست میگفت... حالا که دقت میکنم چهرش برای منم آشناعه...
_آم... اسم من نوناعه، البته دوستام ناناهم صدام میزن...
*میخندم
+نونا...
_آم آره... و... شما؟
+اوه... من... اسم من هیدس
هیده؟ چرا... چرا احساس میکنم این اسمو قبلا یه جا شندیدم...
_هیده؟
+بله... اسمم هیدس
_هیده...
همین که داشتم کل ذهنمو میگشتم تا یادم بیاد این اسمو قبلا کجا شنیدم یه دفعه...
پارت¹.𖥔 ݁ ˖๋ ࣭
یه صبح زمستونی سرد بود، مثل همیشه با آلارم کوشیم بیدار شدم
با تمام خستگیای که داشتم آماده شدم تا برم دانشگاه...
_واییی...خدای من چقدر هوا سرده... آخه چرا باید تو این سرما برم دانشگاه...
با تمام خستگیم به سمت دانشگاه حرکت کردم
_گندش بزنن... آخه کی تو این سرما دووم میاره... وویییی...
همینطوری که داشتم با خودم حرف میزدم یه دفعه پام لیز خورد...
همین که نزدیک بود بیفتم زمین یه دفعه احساس کردم یه نفر دستمو گرفته
چشمامو که باز کردم یه دختر رو روبروم دیدم...
+خانم شما خوبید؟
_ها... من اوه... بله ممنون...
*خودمو درست راس میکنم
_ممنون بابت کمکتون
+خواهش میکنم... فقط... ببخشید اسم شما چیه...
یکم جا خوردم آخه برای چی اسم منو میخواست...
_اوممم... برای چی اسم منو میخواید.... +خب... راسش چهرتون برام خیلی آشناعه...
چی... من!؟
البته راست میگفت... حالا که دقت میکنم چهرش برای منم آشناعه...
_آم... اسم من نوناعه، البته دوستام ناناهم صدام میزن...
*میخندم
+نونا...
_آم آره... و... شما؟
+اوه... من... اسم من هیدس
هیده؟ چرا... چرا احساس میکنم این اسمو قبلا یه جا شندیدم...
_هیده؟
+بله... اسمم هیدس
_هیده...
همین که داشتم کل ذهنمو میگشتم تا یادم بیاد این اسمو قبلا کجا شنیدم یه دفعه...
- ۹۹۸
- ۲۳ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط