پارت

پارت ۳
به سمت اعضا که دور اونا جمع شده بودن
کشتی همچنان ادامه داشت که با وارد شدن چان هیونگ همه اللخصوص لینو‌ و فلیکس نشستن سر جاهاشون .
چان « هیونجین ، هان و چانگبین بیاید بیرون حرف بزنیم »
بعد هم در رو بست ، ماهم دنبالش راه افتادیم .
یکم بعد یه گوشه از کمپانی که جال خلوت تری بود ایستاد و گفت « شماهم مخالفید نه ؟ »
هر سه تامون همزمان گفتیم « معلومه »
هان با لحن گمراه پرسید « چان هیونگ ، من دلم نمیخواد این کاراموز ها اذیت بشن ، نمیشه انجامش ندیم ؟ »
چان با ناراحتی گفت « همه مون همینیم ، ولی چاره ای جز انجام دادنش نداریم »
اهی همزمان از همه مون بلند شد که چان ادامه داد « بزارید یسری جزئیات بهتون بگم ، ۵۰ تا دخترن که به صورت گروهی آهنگ میدن ، یا خودشون درست میکنن و تو هر مرحله پنج نفر حذف میشن و انقدر ادامه پیدا میکنه تا پنج نفر باقی بمونن . بجز ما دو داور دیگه به اسم یانگ می و سویون هم هستن . پنج نفر باقیمونده توسط مت شش داور تعلیم میبینن و در اخر تو کمپانی جی وای پی دبیو میکنن . سوالی هست ؟ »
همزمان نه ای گفتیم و دوباره رفتیم به اتاق تمرین .
اعضا فکر میکردن چان مارو دعوا کرده و مدام سوال میپرسیدن ، بعد که فهمیدن حالمون عنه هر راهی رو برای خوشحال کردنمون امتحان کردن که هیچکدومشون جواب گو نبودن تا اینکه برگ برنده شونو رو کردن و یه لایو گروهی با کلی مشروب و خوراکی راه انداختن .



یک ساعت بعد


همه عین چی مست بودیم و من تبدیل به کصخل ترین ادم روی زمین شده بودم ، دست خودم نبود ولی مدام مودی میشدم و اسکل بازی درمیاوردم که انقدر وضع خراب شد منیجرا اومدن جمعمون کردن ‌.
اخرین چیزی که یادم میاد اینه که تولد یه مینیجر گولاخ روی تخت فرود اومدم ...
دیدگاه ها (۱)

فیک ابر ایتب خوش شانس پارت ۴لعنت بهش ، این سردرد دیگه چیه ؟ ...

ادامه پارت قبلزمان حالهیون«خیلی خوب بسه ، همین بهتره که دیگه...

فیک ابر استی خوش شانس پارت ۲« الان منظورتون چیه که اتاقی به ...

«وای این گل ‍ه ، این گل ‍ههههه ... بزن زودباشش و .... تف تو...

زندگی بعد از تو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط