پارت ۲
پارت _۲
وقتی که سوار ماشین شدم یه بوی عجیبی اومد که بیهوش کننده بود خیلی سعی کردم بیدار بمونم اما نتونستم و بیهوش شدم
۳ساعت بعد
وقتی که بیدار شدم توی به اتاق بزرگ با تمه مشکی سفید بود خیلی قشنگ بود میخواستم از زیر پتو بیام بیرون که دیدم بله لباس تنم نیست که جیغ بلندی زدم
ا/ت:واییییییییییی چرا من لباس تنم نیست چیکار کنم مجبورم با پتو برم سمت در
بلند شدم رفتم سمته در با پتو که لحظه در مپل اسب باز شد که اون صورتی عنتر بود
وقتی که سوار ماشین شدم یه بوی عجیبی اومد که بیهوش کننده بود خیلی سعی کردم بیدار بمونم اما نتونستم و بیهوش شدم
۳ساعت بعد
وقتی که بیدار شدم توی به اتاق بزرگ با تمه مشکی سفید بود خیلی قشنگ بود میخواستم از زیر پتو بیام بیرون که دیدم بله لباس تنم نیست که جیغ بلندی زدم
ا/ت:واییییییییییی چرا من لباس تنم نیست چیکار کنم مجبورم با پتو برم سمت در
بلند شدم رفتم سمته در با پتو که لحظه در مپل اسب باز شد که اون صورتی عنتر بود
۲.۳k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.