دلتنگی:)
پارت²
افتاد روی من و جین
=خب چه سوالی بپرسمممم؟اها..واقعا تهیونگ و دوست داشتی؟
تهیونگ سرشو آورد بالا و منتظر بود ببینه چه جوابی میدم ولی نتونستم بگم اره دوسش داشتم هنوزم دوسش دارم
+جوابی نمیدم
=پس باید یه شات بخوری
یه شات خوردم و داشتیم بازی میکردیم همینجوری که به تهیونگ و لیا افتاد
*خب نوبته توعه ته ته....عاممم هنوزم یونا رو دوست داری؟
_نه سوال بعدی
نه؟حتی یه ثانیه هم مکث نکرد خیلی راحت گفت نه...خب حق داره دیگه منم بودم میگفتم نه با اون بلایی که سرش اوردم:)
(فلش بک ۵ سال پیش)
بابای یونا(&)باید باهاش کات کنیی(با داد حرف میزنه)
+من دوسش دارم چرا نمیزاری با کسی که دوست دارم باشم اخههههه
&تو باید با کسی که من میگم بری سرقرار و باهاش ازدواج کنی
+چرا باید هرکار تو میخوای بکنم از بچگی هرچی گفتی گفتم چشم از بچگی داری عذابم میدی هرروز کتک مگه من چیکار کردم اخه
&دهنتو ببند یا باهاش کات میکنی یا میکشمش خودتم که میدونی من انقدر قدرت دارم که هرکاری بخوام انجام میدم
ترسیده بودم چون وقتی اون یکاری و بخواد بکنه حتما میکنه آدم کشتن براش کاری نداره مثل آب خوردنه
+خیلی خب من کات میکنم باهاش ولی با اونی که تو میگی ام قرار نمیزارم
&تو غلط میکنی موقعش که بشه هم قرار میزاری هم ازدواج میکنی
+من دیگه به حرف تو گوش نمیدممم
عصبی رفتم تو اتاقم و درو بستم
آخه مگه من چیکار کردم چرا نمیتونم مثل بقیه با کسی که عاشقشم برم قرار با کسی که عاشقشم ازدواج کنم چرا اخه؟
نشسته بودم تو فکر بودم که تهیونگ زنگ زد
+الو
_سلام عشقم خوبی؟کجایی
+سلام خونه ام
_چیزی شده؟صدات گرفته
+نه چیزی نیست...تهیونگ میشه بیای کافه همیشگی؟باید ببینمت
_اره عزیزم یه ربع دیگه اونجام
قطع کردم و حاضر شدم و رفتم کافه دوتا قهوه گرفتم نشستم و تهیونگ بعد ۵ مین رسید
_خیلی وقته اومدی؟
+نه...تهیونگ باید یه چیزی بهت بگم
_بگو گوش میکنم
+بیا کات کنیم من دیگه نمیخوام باهم باشیم
_چ..چی؟ولی آخه چرا؟چیزی شده؟من کاری کردم؟
+نه من دیگه دوست ندارم دلم نمیخواد با تو باشم
_یعنی چی؟تو حالت خوبه؟این حرفا چیه دیگه
+یعنی همین دیگه دوست ندارم بیا کات کنیم
_چی داری میگی تو؟بعد ۳ سال یهو کات؟اصلا معنی نمیده تو تا همین دیروز همش میگفتی دوسم داری
+خب حوصلم سر میرفت اگه باهات کات میکردم ولی الان دیگه میخوام برم آمریکا میتونیم جدا بشیم
_یعنی چی؟یعنی تا الان فقط بخاطر سرگرمی با من بودی؟چون حوصلت سر میرفت؟چطور تونستی اینکارو با من بکنی؟لعنتی من واقعا دوست داشتم
+میدونم کارم اشتباه بود...ببخشید من دیگه باید برم
ادامه پارت بعد
__________
ادامش جا نشد بنویسم موند برای پارت بعد
این پست شرط داره فالوورا به ۲۰ برسه و لایک و کامنتم ۱۵تا
تا پارت بعدی و بزارم ماچ بهتون😁💋
افتاد روی من و جین
=خب چه سوالی بپرسمممم؟اها..واقعا تهیونگ و دوست داشتی؟
تهیونگ سرشو آورد بالا و منتظر بود ببینه چه جوابی میدم ولی نتونستم بگم اره دوسش داشتم هنوزم دوسش دارم
+جوابی نمیدم
=پس باید یه شات بخوری
یه شات خوردم و داشتیم بازی میکردیم همینجوری که به تهیونگ و لیا افتاد
*خب نوبته توعه ته ته....عاممم هنوزم یونا رو دوست داری؟
_نه سوال بعدی
نه؟حتی یه ثانیه هم مکث نکرد خیلی راحت گفت نه...خب حق داره دیگه منم بودم میگفتم نه با اون بلایی که سرش اوردم:)
(فلش بک ۵ سال پیش)
بابای یونا(&)باید باهاش کات کنیی(با داد حرف میزنه)
+من دوسش دارم چرا نمیزاری با کسی که دوست دارم باشم اخههههه
&تو باید با کسی که من میگم بری سرقرار و باهاش ازدواج کنی
+چرا باید هرکار تو میخوای بکنم از بچگی هرچی گفتی گفتم چشم از بچگی داری عذابم میدی هرروز کتک مگه من چیکار کردم اخه
&دهنتو ببند یا باهاش کات میکنی یا میکشمش خودتم که میدونی من انقدر قدرت دارم که هرکاری بخوام انجام میدم
ترسیده بودم چون وقتی اون یکاری و بخواد بکنه حتما میکنه آدم کشتن براش کاری نداره مثل آب خوردنه
+خیلی خب من کات میکنم باهاش ولی با اونی که تو میگی ام قرار نمیزارم
&تو غلط میکنی موقعش که بشه هم قرار میزاری هم ازدواج میکنی
+من دیگه به حرف تو گوش نمیدممم
عصبی رفتم تو اتاقم و درو بستم
آخه مگه من چیکار کردم چرا نمیتونم مثل بقیه با کسی که عاشقشم برم قرار با کسی که عاشقشم ازدواج کنم چرا اخه؟
نشسته بودم تو فکر بودم که تهیونگ زنگ زد
+الو
_سلام عشقم خوبی؟کجایی
+سلام خونه ام
_چیزی شده؟صدات گرفته
+نه چیزی نیست...تهیونگ میشه بیای کافه همیشگی؟باید ببینمت
_اره عزیزم یه ربع دیگه اونجام
قطع کردم و حاضر شدم و رفتم کافه دوتا قهوه گرفتم نشستم و تهیونگ بعد ۵ مین رسید
_خیلی وقته اومدی؟
+نه...تهیونگ باید یه چیزی بهت بگم
_بگو گوش میکنم
+بیا کات کنیم من دیگه نمیخوام باهم باشیم
_چ..چی؟ولی آخه چرا؟چیزی شده؟من کاری کردم؟
+نه من دیگه دوست ندارم دلم نمیخواد با تو باشم
_یعنی چی؟تو حالت خوبه؟این حرفا چیه دیگه
+یعنی همین دیگه دوست ندارم بیا کات کنیم
_چی داری میگی تو؟بعد ۳ سال یهو کات؟اصلا معنی نمیده تو تا همین دیروز همش میگفتی دوسم داری
+خب حوصلم سر میرفت اگه باهات کات میکردم ولی الان دیگه میخوام برم آمریکا میتونیم جدا بشیم
_یعنی چی؟یعنی تا الان فقط بخاطر سرگرمی با من بودی؟چون حوصلت سر میرفت؟چطور تونستی اینکارو با من بکنی؟لعنتی من واقعا دوست داشتم
+میدونم کارم اشتباه بود...ببخشید من دیگه باید برم
ادامه پارت بعد
__________
ادامش جا نشد بنویسم موند برای پارت بعد
این پست شرط داره فالوورا به ۲۰ برسه و لایک و کامنتم ۱۵تا
تا پارت بعدی و بزارم ماچ بهتون😁💋
۷.۱k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.