دلتنگی:)
پارت⁴
رفتم پشت در وایسادم صدایی نمیومد
+کیه؟
جوابی نداد آروم درو باز کردم که یکی هولم داد خوردم به دیوار دیدم همون یارو هست
#گفتم که پیدات گیرت میارم
+چی میخوای ازم؟
#فکر کردی اگه فرار کنی بری آمریکا فراموشت میکنم؟(پوزخند)بابت تورو تو قمار به من باخت تو مال منی منم هرکار بخوام باهات میکنم
+تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی
گوشی دستم بود یادم افتاد از ۵ سال پیش تهیونگ و تماس اظطراری گذاشتم دکمه تماس اظطراری و زدم
_ها؟یونا پیام اظطراری داده بهم
تهیونگ زود بلند شد رفت سوار ماشین شد و راه افتاد
#اه بیبی خیلی سروصدا میکردی اینجوری بهتر شد
چسب زد دهن یونا و دست و پاهاشو به تخت بست
تهیونگ رسید و در میزد
_ایشششش رمز و بلد نیستم کههه...شاید تاریخ تولدشه
تاریخ تولدشو زد ولی اشتباه بود
_هوفففف یعنی چی میتونه باشه...
تاریخ تولد خودشو زد در باز شد اومد داخل
_یونااااااااااااااااا
اقای# داشت دکمه لباسای یونا رو باز میکرد که با صدای تهیونگ وایساد
#ایشششش شیبال این اینجا چیکار میکنه
تهیونگ در اتاق و باز کرد و یونا و # تو اون وضعیت دید
_بازم توووووووووو؟
# از روی یونا بلند شد
#بچه جون به نفعته بری وگرنه بد میبینی
_ببند دهنتو****(ویس*گون پاک میکنه نمیتونم فح*ش بنویسم به بزرگی خودتون ببخشید)
تهیونگ و # باهم درگیر شدن که شیشه گلدون و کوبید سرش و افتاد زمین اومد یونا رو باز کرد
_خوبی؟؟؟کاری که نکرد باهات؟
+ن...نه خ..خوبم
_نترس الان زنگ میزنم پلیس دستگیرش میکنه
تهیونگ زنگ زد پلیس داشت گوشی و قطع میکرد که #بلند شد و چاقو از تو جیبش درآورد
+تهیونگ مواظب باشششششش
اومد بزنه تهیونگ جا خالی داد و دوباره درگیر شدن
#میکشمتتتت هم تورو هم این دختره هر*زه زو
خواست چاقو و فرو کنه تو قلب تهیونگ که تهیونگ هلش داد اونور خورد به بازوش
+تهیونگگگگگگگ
پلیسا رسیدن در باز بود اومدن داخل و # دستگیر کردن
+تهیونگ..خوبی؟؟؟ پاشو بریم بیمارستان دستت خیلی داره خونریزی میکنه
_خوبم...چیزیم..نیست
تهیونگ و بلند کردم گذاشتم تو ماشین و خودم نشستم پشت فرمون رسیدیم بیمارستان
تهیونگ تو اتاق جراحی بود داشتن دستشو بخیه میزدن
ادامه پارت بعد...
________________________________________________________
امیدوارم خوشتون اومده باشه
منتظر پارت بعد باشید🫠💜
رفتم پشت در وایسادم صدایی نمیومد
+کیه؟
جوابی نداد آروم درو باز کردم که یکی هولم داد خوردم به دیوار دیدم همون یارو هست
#گفتم که پیدات گیرت میارم
+چی میخوای ازم؟
#فکر کردی اگه فرار کنی بری آمریکا فراموشت میکنم؟(پوزخند)بابت تورو تو قمار به من باخت تو مال منی منم هرکار بخوام باهات میکنم
+تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی
گوشی دستم بود یادم افتاد از ۵ سال پیش تهیونگ و تماس اظطراری گذاشتم دکمه تماس اظطراری و زدم
_ها؟یونا پیام اظطراری داده بهم
تهیونگ زود بلند شد رفت سوار ماشین شد و راه افتاد
#اه بیبی خیلی سروصدا میکردی اینجوری بهتر شد
چسب زد دهن یونا و دست و پاهاشو به تخت بست
تهیونگ رسید و در میزد
_ایشششش رمز و بلد نیستم کههه...شاید تاریخ تولدشه
تاریخ تولدشو زد ولی اشتباه بود
_هوفففف یعنی چی میتونه باشه...
تاریخ تولد خودشو زد در باز شد اومد داخل
_یونااااااااااااااااا
اقای# داشت دکمه لباسای یونا رو باز میکرد که با صدای تهیونگ وایساد
#ایشششش شیبال این اینجا چیکار میکنه
تهیونگ در اتاق و باز کرد و یونا و # تو اون وضعیت دید
_بازم توووووووووو؟
# از روی یونا بلند شد
#بچه جون به نفعته بری وگرنه بد میبینی
_ببند دهنتو****(ویس*گون پاک میکنه نمیتونم فح*ش بنویسم به بزرگی خودتون ببخشید)
تهیونگ و # باهم درگیر شدن که شیشه گلدون و کوبید سرش و افتاد زمین اومد یونا رو باز کرد
_خوبی؟؟؟کاری که نکرد باهات؟
+ن...نه خ..خوبم
_نترس الان زنگ میزنم پلیس دستگیرش میکنه
تهیونگ زنگ زد پلیس داشت گوشی و قطع میکرد که #بلند شد و چاقو از تو جیبش درآورد
+تهیونگ مواظب باشششششش
اومد بزنه تهیونگ جا خالی داد و دوباره درگیر شدن
#میکشمتتتت هم تورو هم این دختره هر*زه زو
خواست چاقو و فرو کنه تو قلب تهیونگ که تهیونگ هلش داد اونور خورد به بازوش
+تهیونگگگگگگگ
پلیسا رسیدن در باز بود اومدن داخل و # دستگیر کردن
+تهیونگ..خوبی؟؟؟ پاشو بریم بیمارستان دستت خیلی داره خونریزی میکنه
_خوبم...چیزیم..نیست
تهیونگ و بلند کردم گذاشتم تو ماشین و خودم نشستم پشت فرمون رسیدیم بیمارستان
تهیونگ تو اتاق جراحی بود داشتن دستشو بخیه میزدن
ادامه پارت بعد...
________________________________________________________
امیدوارم خوشتون اومده باشه
منتظر پارت بعد باشید🫠💜
۳.۸k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.