Devil or Angel²⁸
Devil or Angel²⁸
دو ماه بعد
شب
ا/ت: کوک
کوک: جانم
ا/ت: فردا دوشنبست
کوک: خب؟
ا/ت: باید باهم بریم بیرون
کوک: چشم خوشگل من
ا/ت: 😆
کوک: خوشحالی؟
ا/ت: اره
کوک: بابام پیام داده امشب نمیان
ا/ت: هیچکدومشون
کوک: نه
ا/ت: عالیه پس یه فیلم بزاریم بعدش میخوابیم
کوک: بخوابیم؟
ا/ت: اره چرا مگه؟
کوک: یه شبه ها هیچ کسو نیست چند روز پیش هم پاتو از گچ در اوردی
ا/ت: خب؟
کوک: خب نفهمیدی؟
ا/ت: فهمیدم نوشیدنی بخوریم صبر کن برم بیارم
کوک: باشه
ا/ت: بیا
نیم ساعت بعد
ا/ت: چندتا خوردی؟
کوک: کم زیاد نه
ا/ت: منم همینطور برم یکی دیگه بیارم
کوک: یکیم برا من بیار
ا/ت: باشه سه تا میارم
کوک: دوتا دیگه بیار
ا/ت: شیش تا میشه؟
کوک: نه هفتا
ا/ت: پس نه تا میارم
کوک: عدد قشنگ تر کن ده بیار
ا/ت: اوکیه
یک ساعت بعد
کوک: بریم بخوابیم
ا/ت: اهمم بریم
کوک: میدونی کجا بری؟
ا/ت: نه
کوک: بیا دست منو بگیر میریم
ا/ت: باشه
باهم رفتیم تو اتاق
فردا
صبح
چشمامو باز کردم
کوک: ا/ت
ا/ت: صبح بخیر
کوک: خوبی؟
ا/ت: اره صب کن ببینم دیشب مست نبودی
کوک: یعنی چی؟ مست بودم
ا/ت: یادت نمیاد؟
کوک:نه
ا/ت: منم همینطور فک کنم خیلی مست بودیم
کوک: اره فک کنم
ا/ت: چطور اومدیم تو اتاق
کوک: نمیدونم چیزی یادم نمیاد
ا/ت: منم همینطور
تق تق تق
ا/ت: من میرم درو باز کنم
کوک: ا/ت
ا/ت: چیه
کوک: لباس بپوش
ا/ت: وایی یادم نبود تو کی لباس پوشیدی؟
پس مست نبودی؟
کوک: زودتر از تو بیدار شدم
جانگمی: ا/ت جونگکوک خوابید؟
رفتم خواستم درو باز کنم قفل بود بازش کردم
جانگمی: خواب بودید؟
ا/ت: اره
جانگمی: خوبید؟
کوک: اره چطور؟
جانگمی: یه شب نبودیما
کوک: چطور؟
جانگمی: دو قفله
کوک: اها نه اونطور که فک میکنی نیست ما دیشب خیلی مست بودیم بخاطر همین فک کنم
جانگمی: من بزرگت کردم اینجوری نگو
کوک: جانگمی
سویون: دایی و زندایی بیاید غذا بخورید
ا/ت: باشه الان میایم
#فیک
#سناریو
دو ماه بعد
شب
ا/ت: کوک
کوک: جانم
ا/ت: فردا دوشنبست
کوک: خب؟
ا/ت: باید باهم بریم بیرون
کوک: چشم خوشگل من
ا/ت: 😆
کوک: خوشحالی؟
ا/ت: اره
کوک: بابام پیام داده امشب نمیان
ا/ت: هیچکدومشون
کوک: نه
ا/ت: عالیه پس یه فیلم بزاریم بعدش میخوابیم
کوک: بخوابیم؟
ا/ت: اره چرا مگه؟
کوک: یه شبه ها هیچ کسو نیست چند روز پیش هم پاتو از گچ در اوردی
ا/ت: خب؟
کوک: خب نفهمیدی؟
ا/ت: فهمیدم نوشیدنی بخوریم صبر کن برم بیارم
کوک: باشه
ا/ت: بیا
نیم ساعت بعد
ا/ت: چندتا خوردی؟
کوک: کم زیاد نه
ا/ت: منم همینطور برم یکی دیگه بیارم
کوک: یکیم برا من بیار
ا/ت: باشه سه تا میارم
کوک: دوتا دیگه بیار
ا/ت: شیش تا میشه؟
کوک: نه هفتا
ا/ت: پس نه تا میارم
کوک: عدد قشنگ تر کن ده بیار
ا/ت: اوکیه
یک ساعت بعد
کوک: بریم بخوابیم
ا/ت: اهمم بریم
کوک: میدونی کجا بری؟
ا/ت: نه
کوک: بیا دست منو بگیر میریم
ا/ت: باشه
باهم رفتیم تو اتاق
فردا
صبح
چشمامو باز کردم
کوک: ا/ت
ا/ت: صبح بخیر
کوک: خوبی؟
ا/ت: اره صب کن ببینم دیشب مست نبودی
کوک: یعنی چی؟ مست بودم
ا/ت: یادت نمیاد؟
کوک:نه
ا/ت: منم همینطور فک کنم خیلی مست بودیم
کوک: اره فک کنم
ا/ت: چطور اومدیم تو اتاق
کوک: نمیدونم چیزی یادم نمیاد
ا/ت: منم همینطور
تق تق تق
ا/ت: من میرم درو باز کنم
کوک: ا/ت
ا/ت: چیه
کوک: لباس بپوش
ا/ت: وایی یادم نبود تو کی لباس پوشیدی؟
پس مست نبودی؟
کوک: زودتر از تو بیدار شدم
جانگمی: ا/ت جونگکوک خوابید؟
رفتم خواستم درو باز کنم قفل بود بازش کردم
جانگمی: خواب بودید؟
ا/ت: اره
جانگمی: خوبید؟
کوک: اره چطور؟
جانگمی: یه شب نبودیما
کوک: چطور؟
جانگمی: دو قفله
کوک: اها نه اونطور که فک میکنی نیست ما دیشب خیلی مست بودیم بخاطر همین فک کنم
جانگمی: من بزرگت کردم اینجوری نگو
کوک: جانگمی
سویون: دایی و زندایی بیاید غذا بخورید
ا/ت: باشه الان میایم
#فیک
#سناریو
۶۳.۴k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.