این پارت یکمممم هنتای عه هنوز مونده تا برسیم ب جا های هنت
این پارت یکمممم هنتای عه هنوز مونده تا برسیم ب جا های هنتای ._.
فن فیک " قسمت تاریک"
پارت 9
---------------------
نزدیک صورتش شد و محکم بوسیدش
+ لبو *
دازای رفت سمت گردن امی و بوسیدش و دستش رو برد تو موهاش
دستش رو دور کمر امی حلقه کرد و بیشتر به خوش نزدیک کرد
امی دازای رو هل داد .
+ این...چ..چه کاری بودددد
_ تورو برای خودم میکنم (خیلی اروم گفت*)
امی که کلا سرخ سرخ شده بود به سرعت از اتاق خارج شد و رفت اتاق خودش
تو ذهنش +
وای نمیتونم باور کنم چه اتفاقی افتادههههه
چرا اون کارو انجام داد واییییی
امی که تو افکارش غرق شده بود با صدای در ب خودش امد و در رو باز کرد. چویا و پشت سرش دازای بود.
+ چ خبره؟
× باید بریم یه شهرک که تقریبا متروکه هست و ی موهبت دار رو بکشیم یا بیاریم مافیا بندر
+ وای...اههه باشه
امی تا چشش به دازای افتاد دوباره سرخ شد
× چته؟
رد نگا امی رو دنبال کرد و شروع کرد به خنده
× جر...چیکار کردین که اینجوری بهم نگا میکنین؟؟؟
_ دردددد
× چته دراز خجالت میکشی؟
_ عهه چه ربطی داره
× باشه تو راست میگی
+ ساکت میشین یا هردوتاتون رو خفه کنم
و از اتاق خارج شد*
دازای و چویا هم در حالی که جر و بحث میکردن راه افتادن...
***
بد شد ،_،
فن فیک " قسمت تاریک"
پارت 9
---------------------
نزدیک صورتش شد و محکم بوسیدش
+ لبو *
دازای رفت سمت گردن امی و بوسیدش و دستش رو برد تو موهاش
دستش رو دور کمر امی حلقه کرد و بیشتر به خوش نزدیک کرد
امی دازای رو هل داد .
+ این...چ..چه کاری بودددد
_ تورو برای خودم میکنم (خیلی اروم گفت*)
امی که کلا سرخ سرخ شده بود به سرعت از اتاق خارج شد و رفت اتاق خودش
تو ذهنش +
وای نمیتونم باور کنم چه اتفاقی افتادههههه
چرا اون کارو انجام داد واییییی
امی که تو افکارش غرق شده بود با صدای در ب خودش امد و در رو باز کرد. چویا و پشت سرش دازای بود.
+ چ خبره؟
× باید بریم یه شهرک که تقریبا متروکه هست و ی موهبت دار رو بکشیم یا بیاریم مافیا بندر
+ وای...اههه باشه
امی تا چشش به دازای افتاد دوباره سرخ شد
× چته؟
رد نگا امی رو دنبال کرد و شروع کرد به خنده
× جر...چیکار کردین که اینجوری بهم نگا میکنین؟؟؟
_ دردددد
× چته دراز خجالت میکشی؟
_ عهه چه ربطی داره
× باشه تو راست میگی
+ ساکت میشین یا هردوتاتون رو خفه کنم
و از اتاق خارج شد*
دازای و چویا هم در حالی که جر و بحث میکردن راه افتادن...
***
بد شد ،_،
۱۴.۰k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.