یه قسمت از فیکم «اکسو گمشده» رو گذاشتم
یه قسمت از فیکم «اکسو گمشده» رو گذاشتم
بخونید و بهم بگید که خوب بود که کامل بزارمش
توروخدااااا بخونید
جونننن بایستون^^
ژانر فیک : عاشقانه ، ترسناک ، کمدی طنز
مطمئنم خوشتون میاد...
برای نمونه قسمت ششم :
لوهان اومد روی صحنه : خب....دستا بالا ، شلههههه میخوام واستون یه اهنگ توپ بخونم «لوهان عاشق آهوئه»
مردم داخل سالن شروع کردن دست و جیغ و سوت و.... برق های سالن هم خاموش شد و دود از زیر پاهای لوهان میزد بیرون ، لوهان بایه غرور و تکبر خاصی میکروفون رو گرفته بود
شروع کرد : آهویی دارم خوشگلههه فرار کردههه ز دستم ، دوریش برایم مشکله کاشکی اونو میبستمممم ای خدا چکار کنم......
از پایین جین بهش اشاره کرد که بسه
مردم داخل سالن مات مونده بودن.
بعد از لوهان ،لی اومد بالا و تا میکروفون رو دستش گرفت خوابش برد ، کریس و چن اومدن و بزور کشیدن بردنش
کریس اومد و میکروفون رو دستش گرفت : اهم...سلام....ببخشیدا اما فارسی خوندن ایز نات مای استایل
نانا زد تو پیشونیش
جین : چیه؟
نانا : ضایع شدیم رفت ، نگاه کن چطور میخندن!
کریس رفت و چانیول اومد زد تو فاز رپ خوندن اونم از کی؟؟؟؟ زد بازی «من نمیشناسمشون نمیدونمم اسمشون رو درست نوشتم یا نه ببخشید دیگه »
جین : بیگ لایک ، چانیولا ایولللل
چان از بالا یه بوس براش فرستاد
جین : وای من مرگگگگگ
کای بعد از چانیول اومد
_هییییی یا امام زاده بیژن الان میزنه تو خط +یه سنی.....گشت ارشاد میان میگیرنمونااااا
نانا : بزار راحت باشه
کای همونجور که انتظار میرفت خوند
رفتم بالای صحنه و بلوزشو کشیدم که بیاد پایین ...مگه میومد؟؟؟؟
بعد از کای سهون اومد
سهون : یک دو سه ، یک دو سه ، یککک یکککک دو دوووو سه سهههه .....اهم...صدا میاد؟؟؟؟
همه مردم داخل سالن : اره
سهون : خب...مین کیا ، چی بخونم؟؟؟
_اینم از این ، ای خداااااا
سهون رفت و بکهیون اومد ومیکروفون رو گرفت دستش
بک : خانمی کجاییی؟؟؟؟ دقیقاااا کجایییی؟؟؟؟ یک هفته هست برات خط چشم نکشیدم خب کجااااییییی؟؟؟؟؟«همونجا پشت میکروفون »ججججییییغغغغغغغ سوووووسسسسککککککککککک جینی یاااااااا سوسک زیر پاتههههه جیغغغغغغغ
سوهو اومد از پشت در دهنشو گرفت و از روی صحنه کشیدش پایین
اینا امشب واسمون ابرو نزاشتن
د آخه لوهانا ، اهویی دارم خوشگله میخونی؟؟؟؟
رفتیم خونه
در حیاط رو که باز کردیم یه لحظه احساس کردم یچیزی رفت تو زیر زمین «فیک ترسناک میشود»
_سهونا ، چام کان مان«وایسا»
سهون : چیه؟
_اون چیزی که من دیدم توهم دیدی؟
سهون : چی دیدی که من ندیدم؟
لی : من دیدمش!
_جدی؟
لی : اره...
سهون : زده به سرتون
_نه نه ، واقعا دیدم
لی : سیاه بود سریع رفت اون داخل
چانیول : چی میگی تو!
نانا چسبید به جین : جینی یا خونتون جن داره؟
جین : نه تاحالا نبوده، امشب اومده تورو با خودش ببره
نانا : جیییغغغغغغغغ
بکهیون : جیییغغغ سوسک دیدی؟
نانا : نه نه نععععععععععع
_چته؟
نانا قرمز شده بود
نانا : م...م...م. منم ...د...دی...دیدمش
همه چشممون خیره شد به زیر زمین و پنجرش
_وااااایییییی سهوناااااا اونجا اونجاااا نگاه کن انگار چادر سیاه سرشه ، داره تکون میخوره....
کریس : توهم زدید؟
لی : یعنی هممون توهم زدیم؟؟؟
یهو برق ها رفت ماهم همونطور که دم در بودیم وایستادیم ، حتی چشمامونم چشمای همدیگه رو نمیدید ، بزور سهونو پیدا کردم ، سفت گرفتمش
جین : چانیولا ، کجایی؟؟؟
چانیول : دستمو دراز میکنم دستتو دراز کن تا بگیرمت
جین : پیدات کردم
یهو یه صدای عجیب اومد ، مثل صدای باد که توی یه قوطی بپیچه
توروخدا نظرتونو بگید
#فیک #رمان #اکسو #اکسو_گمشده #مین_کی #koreveb #exo #exol #فیک_اکسو #سهون #لوهان #کای #چن _کیونگسو #کریس #لی #شیومین
بخونید و بهم بگید که خوب بود که کامل بزارمش
توروخدااااا بخونید
جونننن بایستون^^
ژانر فیک : عاشقانه ، ترسناک ، کمدی طنز
مطمئنم خوشتون میاد...
برای نمونه قسمت ششم :
لوهان اومد روی صحنه : خب....دستا بالا ، شلههههه میخوام واستون یه اهنگ توپ بخونم «لوهان عاشق آهوئه»
مردم داخل سالن شروع کردن دست و جیغ و سوت و.... برق های سالن هم خاموش شد و دود از زیر پاهای لوهان میزد بیرون ، لوهان بایه غرور و تکبر خاصی میکروفون رو گرفته بود
شروع کرد : آهویی دارم خوشگلههه فرار کردههه ز دستم ، دوریش برایم مشکله کاشکی اونو میبستمممم ای خدا چکار کنم......
از پایین جین بهش اشاره کرد که بسه
مردم داخل سالن مات مونده بودن.
بعد از لوهان ،لی اومد بالا و تا میکروفون رو دستش گرفت خوابش برد ، کریس و چن اومدن و بزور کشیدن بردنش
کریس اومد و میکروفون رو دستش گرفت : اهم...سلام....ببخشیدا اما فارسی خوندن ایز نات مای استایل
نانا زد تو پیشونیش
جین : چیه؟
نانا : ضایع شدیم رفت ، نگاه کن چطور میخندن!
کریس رفت و چانیول اومد زد تو فاز رپ خوندن اونم از کی؟؟؟؟ زد بازی «من نمیشناسمشون نمیدونمم اسمشون رو درست نوشتم یا نه ببخشید دیگه »
جین : بیگ لایک ، چانیولا ایولللل
چان از بالا یه بوس براش فرستاد
جین : وای من مرگگگگگ
کای بعد از چانیول اومد
_هییییی یا امام زاده بیژن الان میزنه تو خط +یه سنی.....گشت ارشاد میان میگیرنمونااااا
نانا : بزار راحت باشه
کای همونجور که انتظار میرفت خوند
رفتم بالای صحنه و بلوزشو کشیدم که بیاد پایین ...مگه میومد؟؟؟؟
بعد از کای سهون اومد
سهون : یک دو سه ، یک دو سه ، یککک یکککک دو دوووو سه سهههه .....اهم...صدا میاد؟؟؟؟
همه مردم داخل سالن : اره
سهون : خب...مین کیا ، چی بخونم؟؟؟
_اینم از این ، ای خداااااا
سهون رفت و بکهیون اومد ومیکروفون رو گرفت دستش
بک : خانمی کجاییی؟؟؟؟ دقیقاااا کجایییی؟؟؟؟ یک هفته هست برات خط چشم نکشیدم خب کجااااییییی؟؟؟؟؟«همونجا پشت میکروفون »ججججییییغغغغغغغ سوووووسسسسککککککککککک جینی یاااااااا سوسک زیر پاتههههه جیغغغغغغغ
سوهو اومد از پشت در دهنشو گرفت و از روی صحنه کشیدش پایین
اینا امشب واسمون ابرو نزاشتن
د آخه لوهانا ، اهویی دارم خوشگله میخونی؟؟؟؟
رفتیم خونه
در حیاط رو که باز کردیم یه لحظه احساس کردم یچیزی رفت تو زیر زمین «فیک ترسناک میشود»
_سهونا ، چام کان مان«وایسا»
سهون : چیه؟
_اون چیزی که من دیدم توهم دیدی؟
سهون : چی دیدی که من ندیدم؟
لی : من دیدمش!
_جدی؟
لی : اره...
سهون : زده به سرتون
_نه نه ، واقعا دیدم
لی : سیاه بود سریع رفت اون داخل
چانیول : چی میگی تو!
نانا چسبید به جین : جینی یا خونتون جن داره؟
جین : نه تاحالا نبوده، امشب اومده تورو با خودش ببره
نانا : جیییغغغغغغغغ
بکهیون : جیییغغغ سوسک دیدی؟
نانا : نه نه نععععععععععع
_چته؟
نانا قرمز شده بود
نانا : م...م...م. منم ...د...دی...دیدمش
همه چشممون خیره شد به زیر زمین و پنجرش
_وااااایییییی سهوناااااا اونجا اونجاااا نگاه کن انگار چادر سیاه سرشه ، داره تکون میخوره....
کریس : توهم زدید؟
لی : یعنی هممون توهم زدیم؟؟؟
یهو برق ها رفت ماهم همونطور که دم در بودیم وایستادیم ، حتی چشمامونم چشمای همدیگه رو نمیدید ، بزور سهونو پیدا کردم ، سفت گرفتمش
جین : چانیولا ، کجایی؟؟؟
چانیول : دستمو دراز میکنم دستتو دراز کن تا بگیرمت
جین : پیدات کردم
یهو یه صدای عجیب اومد ، مثل صدای باد که توی یه قوطی بپیچه
توروخدا نظرتونو بگید
#فیک #رمان #اکسو #اکسو_گمشده #مین_کی #koreveb #exo #exol #فیک_اکسو #سهون #لوهان #کای #چن _کیونگسو #کریس #لی #شیومین
۲۱.۷k
۰۶ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.