Lucky-bloody
Lucky-bloody#
پارت ۶۰
+ههههه....خیلی خسته کنندست
موهاتو از توی حوله در میارن و خودتو تو آیینه میبینی،واقعا موی مشکی بهت میومد
×خانم چه مدل مویی رو میخواید؟
+میخواید کوتاهش کنید؟
×اگر مایل باشید
یه نگاه به خودت تو آیینه میندازی،موهات با اینکه بلند نبود ولی میخواستی تا چونت کوتاهش کنی
+اره،تا اینجا
با دستت اشاره میکنی و اونام آماده میشن و ریز ریز موهاتو کوتاه میکنن،چون موهات زیاد بلند نبود زود تموم میشه و موهاتو سشوار میکشن
×خانم سلیقتون واقعا خوبه
لبخند میزنی و تو آیینه به خودت نگاه میکنی
×حالا باید برای آرایش چهرتون آماده بشین
بلند میشی و روی یه صندلی دیگه میشینی،چندتا از کارکنا بالای سرت وایمیستن و میخوان که شروع کنن
+اگه میشه آرایشم ملایم باشه
×خوشبختانه چهره شما استاندارد های زیادی داره و نیازی به آرایش غلیظ نیست،چشاتونو ببندید
لبخند میزنی و چشاتو میبندی،ابر و براش و کرم رو روی همه جای صورتت حس میکردی و همین باعث شد خوابت ببره
×خانم،تموم شد
چشماتو باز میکنی و تو آیینه به خودت نگاه میکنی،تنها تغییری که کرده بودی سفید تر شده بودی و چشمات با سایه خیلی ملایم رنگ گرفته بود و یه بالم لب گلبهی زده بودن،لبخند میزنی و از روی صندلی بلند میشی و میری سمت کوک که خوابش برده
پوکر نگاش میکنی و تقریبا با صدای بلند حرف میزنی
+جونگکووووک
یهو از جاش بلند میشه و بهت نگاه میکنه
-چته
ژست میگیری و ابروهاتو میندازی بالا
+چطور شدم؟
چند لحظه به صورتت نگاه میکنه و لبخند میزنه
-از زشتیت کمتر کرده،چرا موهاتو کوتاه کردی؟
+واضحه؟بد شده؟
-نه،اتفاقا بیشتر بهت میاد
به ساعت نگاه میکنه و چشاش گرد میشه
-چقد زود گذشت،ساعت یه ربع به هفته
+خب....
-خب به جمالت،زودباش بریم هتل لباساتو بپوشی
بلند میشه و توم دنبالش میری توی ماشین و اونم حرکت میکنه
+اروم تر،هنوز یه ساعت وقت داریم
-فاصلمون تا عمارت زیاده وقت نداریم
دنده رو عوض میکنه و میپیچه به چپ و تو میچسبی به در،بعد چند دقیقه میرسین به هتل،کوک به ساعت نگاه میکنه
-خوبه فقط پنج دیقه گذشته
+ببین انقد که تند میرونی به اونور آبم میتونیم برسیم
-زودباش وقت نداریم
از ماشین پیاده میشین و میرین توی آسانسور،کوک تند تند طبقه رو میزنه
+هرچقدر تند تر بزنی زود تر نمیرسیم
آسانسور وایمیسته و میرین توی اتاقتون
-زودباش،لباساتو گذاشتم روی تختت
میری توی اتاق و لباساتو در میاری،اول گن رو برمیداری و میبندیش،واقعا جنسش خوب بود چون اصلا حس نمیکردی چیزی دور شکمته،و بعد لباستو برمیداری و اتکتشو میکنی و میپوشیش ولی نمیتونی بندشو ببندی
+جونگکوک
-چیه
+بیا بند اینو ببند
🙂
اسلاید دوم موی ا/ت
اسلاید سوم ناخنای ا/ت
پارت ۶۰
+ههههه....خیلی خسته کنندست
موهاتو از توی حوله در میارن و خودتو تو آیینه میبینی،واقعا موی مشکی بهت میومد
×خانم چه مدل مویی رو میخواید؟
+میخواید کوتاهش کنید؟
×اگر مایل باشید
یه نگاه به خودت تو آیینه میندازی،موهات با اینکه بلند نبود ولی میخواستی تا چونت کوتاهش کنی
+اره،تا اینجا
با دستت اشاره میکنی و اونام آماده میشن و ریز ریز موهاتو کوتاه میکنن،چون موهات زیاد بلند نبود زود تموم میشه و موهاتو سشوار میکشن
×خانم سلیقتون واقعا خوبه
لبخند میزنی و تو آیینه به خودت نگاه میکنی
×حالا باید برای آرایش چهرتون آماده بشین
بلند میشی و روی یه صندلی دیگه میشینی،چندتا از کارکنا بالای سرت وایمیستن و میخوان که شروع کنن
+اگه میشه آرایشم ملایم باشه
×خوشبختانه چهره شما استاندارد های زیادی داره و نیازی به آرایش غلیظ نیست،چشاتونو ببندید
لبخند میزنی و چشاتو میبندی،ابر و براش و کرم رو روی همه جای صورتت حس میکردی و همین باعث شد خوابت ببره
×خانم،تموم شد
چشماتو باز میکنی و تو آیینه به خودت نگاه میکنی،تنها تغییری که کرده بودی سفید تر شده بودی و چشمات با سایه خیلی ملایم رنگ گرفته بود و یه بالم لب گلبهی زده بودن،لبخند میزنی و از روی صندلی بلند میشی و میری سمت کوک که خوابش برده
پوکر نگاش میکنی و تقریبا با صدای بلند حرف میزنی
+جونگکووووک
یهو از جاش بلند میشه و بهت نگاه میکنه
-چته
ژست میگیری و ابروهاتو میندازی بالا
+چطور شدم؟
چند لحظه به صورتت نگاه میکنه و لبخند میزنه
-از زشتیت کمتر کرده،چرا موهاتو کوتاه کردی؟
+واضحه؟بد شده؟
-نه،اتفاقا بیشتر بهت میاد
به ساعت نگاه میکنه و چشاش گرد میشه
-چقد زود گذشت،ساعت یه ربع به هفته
+خب....
-خب به جمالت،زودباش بریم هتل لباساتو بپوشی
بلند میشه و توم دنبالش میری توی ماشین و اونم حرکت میکنه
+اروم تر،هنوز یه ساعت وقت داریم
-فاصلمون تا عمارت زیاده وقت نداریم
دنده رو عوض میکنه و میپیچه به چپ و تو میچسبی به در،بعد چند دقیقه میرسین به هتل،کوک به ساعت نگاه میکنه
-خوبه فقط پنج دیقه گذشته
+ببین انقد که تند میرونی به اونور آبم میتونیم برسیم
-زودباش وقت نداریم
از ماشین پیاده میشین و میرین توی آسانسور،کوک تند تند طبقه رو میزنه
+هرچقدر تند تر بزنی زود تر نمیرسیم
آسانسور وایمیسته و میرین توی اتاقتون
-زودباش،لباساتو گذاشتم روی تختت
میری توی اتاق و لباساتو در میاری،اول گن رو برمیداری و میبندیش،واقعا جنسش خوب بود چون اصلا حس نمیکردی چیزی دور شکمته،و بعد لباستو برمیداری و اتکتشو میکنی و میپوشیش ولی نمیتونی بندشو ببندی
+جونگکوک
-چیه
+بیا بند اینو ببند
🙂
اسلاید دوم موی ا/ت
اسلاید سوم ناخنای ا/ت
۱۰.۸k
۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.