"فیک عشق ناخواسته"
"فیک عشق ناخواسته"
پارت 1
"ویوی کوک"
نشسته بودم پشت میز کازم که یکی از بادیگاردا در زد. گفتم بیاد داخل.
کوک: چی شده؟(سرد)
بادیگارد: ارباب متاسفانه...
کوک: چی شده؟
بادیگارد: ارباب متاسفانه..
کوک: د بنال دیگه(عصبی و داد)
بادیگارد: قربان، اون محموله هایی که گفته بودین ببریم آمریکا رو پلیسا حین انجام عملیات بادیگاردا رو گرفتن.(با ترس)
کوک: چجوری لو رفته آخه شما به چه دردی می خورین(عربده)
بادیگارد: مت.. س.. ف. م(با لکنت)
کوک: زود برین پیداش کنین(داد)
بادیگارد: چشم
رفت
چند مین بعد. بادیگارد: قربان پیداش کردیم.
کوک: کیه؟
بادیگارد: آقای جانگ
کوک: بد کاری کرده پس با دم شیر بازی می کنه،همین الان افراد آماده کن. حمله می کنیم به خونه ی جانگ.
بادیگارد: چشم.
پارت 1
"ویوی کوک"
نشسته بودم پشت میز کازم که یکی از بادیگاردا در زد. گفتم بیاد داخل.
کوک: چی شده؟(سرد)
بادیگارد: ارباب متاسفانه...
کوک: چی شده؟
بادیگارد: ارباب متاسفانه..
کوک: د بنال دیگه(عصبی و داد)
بادیگارد: قربان، اون محموله هایی که گفته بودین ببریم آمریکا رو پلیسا حین انجام عملیات بادیگاردا رو گرفتن.(با ترس)
کوک: چجوری لو رفته آخه شما به چه دردی می خورین(عربده)
بادیگارد: مت.. س.. ف. م(با لکنت)
کوک: زود برین پیداش کنین(داد)
بادیگارد: چشم
رفت
چند مین بعد. بادیگارد: قربان پیداش کردیم.
کوک: کیه؟
بادیگارد: آقای جانگ
کوک: بد کاری کرده پس با دم شیر بازی می کنه،همین الان افراد آماده کن. حمله می کنیم به خونه ی جانگ.
بادیگارد: چشم.
۱۴.۲k
۰۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.