(بهم اعتماد کن) پارت ۹
(بهم اعتماد کن) پارت ۹
کوک : منم باهات میام
ا/ت : واقعنییی؟
کوک : اوهوم ...حالا بیا بریم مدرسه
ا/ت : باشه
رسیدن/
جون وو : دو زوج عاشق باهم میان میرن
کوک :
ا/ت : جون وو ما از قبل هم باهم میومدیم و میرفتیم
معلم : سلام بچه ها کتاب تاریخ رو باز کنید
کوک : هوفففف
....
۲ ساعت بعد
کوک : ا/ت بریم یچی بخوریم
ا/ت : آره خیلی گشنمه
کوک : چی میخوری
ا/ت : نمیدونم فرقی نداره
غذا رو گرفتن/
ا/ت : اومممم چه خوشمزس
کوک : اوهوم ..خب
ا/ت : خب
کوک : میخایی به مامان و بابات بگی که از خونه میری
ا/ت : عاممم مامانم نه اما بابام آره
کوک : به نظرت موافقت میکنه
ا/ت : نمیدونم ولی اگه قبولم نکنه هم من میرم
کوک : باشه منم میاما یادت نره منو ببری
ا/ت : مامان بابای خودت چی
کوک : مامان بابای من اجازه میدن نگران اون نباش
ا/ت : باشه
کوک : خب زنگ کلاسه بریم
ا/ت : تو برو من باید برم دستشویی
کوک : باشه ....چیزی خاسی بگو برات میارم موبایلتم ببر
ا/ت : باشه میبرم ولی چی میخام برام بگیری دقیقا میرم برم دستشویی دیگه
کوک : باشه برو
ویو ا/ت : رفتم دستشویی که اونجا بورام رو دیدم
بورام : با عشق من خوش میگذره
ا/ت : بورام بس کن
بورام : چیو بس کنم عشق منو دزدیدی
یه کاری میکنم از چشمش بیوفتیو بیاد سراغ من
ا/ت : هرکاری دلت میخاد بکن اون به من شک نمیکنه
بورام : انقدر مطمئنی
ا/ت : آره
*بورام رفت
ا/ت : عایش دختره نچسب
ویو ا/ت : رفتم دستشویی دلم خیلی درد میکرد که دیدم بلههه
ا/ت : الان خوشال باشم یا ناراحت
وایی من پ*د بهداشت*ی ندارم الان
چیکار کنم .....کوک گفت کارش داشتم بهش زنگ بزنم
اما به کوک زنگ بزنمممممم؟
وایی نمیتونم اینجا وایسم که باید بهش زنگ بزنم
....
کوک : بله
ا/ت : کوک من
کوک : ...
ا/ت : کوک من یه چیز میخام
کوک : چی میخایی
ا/ت : عاممم پ*د بهداش*تی
میشه از زیپ جلوی کیفم یدونه بیاری
کوک : ...اهان باشه الان میام
ا/ت : ببخشید
کوک : مشکلی نداره ا/ت
معلم : ..
کوک : استاد باید برم بیرون
معلم : چیکار داری
کوک : عامم خب باید برم دستشویی
معلم : برو و سریع برگرد
ویو کوک : برداشتمو رفتم بیرون رفتم سمت دستشویی زنونه که یه چندتا دختر دیدم دارن آرایش میکنن
هوففف تو مدرسه آخه
دخترا : جیغ
کوک : کر شدم
رفتم تو و درا رو زدم تا یکیشون ا/ت باشه
درو باز کردو بهش دادم خودمم رفتم بیرون وایسادم
اسپویل از قسمت های بعد
کوک : لطفا بهم اعتماد کن
____________
ا/ت : تمام سعیم رو میکنم تا بیمار برگرده
____________
کوک : ا/ت من دوست دارم
____________
ا/ت : همه بدبختیهام از سر توعه عوضی بلند میشه
_____________
ا/ت : اگه اشتباه کنمو اون بمیره چی
____________
کوک : جون وو اون زن منه
_____________
بورام : قرار نیست اون همیشه برای تو باشه ا/ت
_____________
کوک : تو برای همیشه مال منی
_____________
لایک : ۲۵
کوک : منم باهات میام
ا/ت : واقعنییی؟
کوک : اوهوم ...حالا بیا بریم مدرسه
ا/ت : باشه
رسیدن/
جون وو : دو زوج عاشق باهم میان میرن
کوک :
ا/ت : جون وو ما از قبل هم باهم میومدیم و میرفتیم
معلم : سلام بچه ها کتاب تاریخ رو باز کنید
کوک : هوفففف
....
۲ ساعت بعد
کوک : ا/ت بریم یچی بخوریم
ا/ت : آره خیلی گشنمه
کوک : چی میخوری
ا/ت : نمیدونم فرقی نداره
غذا رو گرفتن/
ا/ت : اومممم چه خوشمزس
کوک : اوهوم ..خب
ا/ت : خب
کوک : میخایی به مامان و بابات بگی که از خونه میری
ا/ت : عاممم مامانم نه اما بابام آره
کوک : به نظرت موافقت میکنه
ا/ت : نمیدونم ولی اگه قبولم نکنه هم من میرم
کوک : باشه منم میاما یادت نره منو ببری
ا/ت : مامان بابای خودت چی
کوک : مامان بابای من اجازه میدن نگران اون نباش
ا/ت : باشه
کوک : خب زنگ کلاسه بریم
ا/ت : تو برو من باید برم دستشویی
کوک : باشه ....چیزی خاسی بگو برات میارم موبایلتم ببر
ا/ت : باشه میبرم ولی چی میخام برام بگیری دقیقا میرم برم دستشویی دیگه
کوک : باشه برو
ویو ا/ت : رفتم دستشویی که اونجا بورام رو دیدم
بورام : با عشق من خوش میگذره
ا/ت : بورام بس کن
بورام : چیو بس کنم عشق منو دزدیدی
یه کاری میکنم از چشمش بیوفتیو بیاد سراغ من
ا/ت : هرکاری دلت میخاد بکن اون به من شک نمیکنه
بورام : انقدر مطمئنی
ا/ت : آره
*بورام رفت
ا/ت : عایش دختره نچسب
ویو ا/ت : رفتم دستشویی دلم خیلی درد میکرد که دیدم بلههه
ا/ت : الان خوشال باشم یا ناراحت
وایی من پ*د بهداشت*ی ندارم الان
چیکار کنم .....کوک گفت کارش داشتم بهش زنگ بزنم
اما به کوک زنگ بزنمممممم؟
وایی نمیتونم اینجا وایسم که باید بهش زنگ بزنم
....
کوک : بله
ا/ت : کوک من
کوک : ...
ا/ت : کوک من یه چیز میخام
کوک : چی میخایی
ا/ت : عاممم پ*د بهداش*تی
میشه از زیپ جلوی کیفم یدونه بیاری
کوک : ...اهان باشه الان میام
ا/ت : ببخشید
کوک : مشکلی نداره ا/ت
معلم : ..
کوک : استاد باید برم بیرون
معلم : چیکار داری
کوک : عامم خب باید برم دستشویی
معلم : برو و سریع برگرد
ویو کوک : برداشتمو رفتم بیرون رفتم سمت دستشویی زنونه که یه چندتا دختر دیدم دارن آرایش میکنن
هوففف تو مدرسه آخه
دخترا : جیغ
کوک : کر شدم
رفتم تو و درا رو زدم تا یکیشون ا/ت باشه
درو باز کردو بهش دادم خودمم رفتم بیرون وایسادم
اسپویل از قسمت های بعد
کوک : لطفا بهم اعتماد کن
____________
ا/ت : تمام سعیم رو میکنم تا بیمار برگرده
____________
کوک : ا/ت من دوست دارم
____________
ا/ت : همه بدبختیهام از سر توعه عوضی بلند میشه
_____________
ا/ت : اگه اشتباه کنمو اون بمیره چی
____________
کوک : جون وو اون زن منه
_____________
بورام : قرار نیست اون همیشه برای تو باشه ا/ت
_____________
کوک : تو برای همیشه مال منی
_____________
لایک : ۲۵
۱۰۰.۲k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.