رضا گلزار رو میپرستید

رضا گلزار رو میپرستید !
عاشق شهاب حسینی بود !
جون میداد واسه سالار عقیلی !
میگفتم : پس ما چی ؟
میگفت : حسود نباش ...
مهندس بودما ، اما به چشماش نمی اومدم !
کار و زندگی رو رها کردم ،
رفتم کلاس بازیگری ! تا بشم سوپر استار !
تا به چشماش بیام !
‌پیغوم پشت پیغوم ، که ما شما رو برای
فلان نقش میخوایم !
منم تشنه دیده شدن ، همه رو قبول میکردم !
دو سال بعد اتفاق جدید سینمای ایران بودم ،
مردم میگفتن :
وای من واسه شما میمیرم !
وای باورم نمیشه ! یه سلفی لطفا !
دیزاین اتاق من عکس های شماست !
ببخشیدا ! شما زن نمیخواید ؟!
خلاصه مردم خیلی لطف و محبت داشتن ...
یه روز بهش گفتم : نگاهم کن لعنتی !
اخم کرد و گفت : بازیگر خوبی نیستی !
گفتم :
بابا معلومه که بازیگر نیستم !
من اگر امروز معروف شدم
واسه این بود که به
چشمای تو بیام بی انصاف !
نه بعنوان عشق ،
حتی بعنوان سوپر استار جدید سینما منو نگاه نمیکنی ...
غریب پرست بود ! خیلی !
میدونی میخوام چی بگم ؟
وقتی به چشماش نمیای ،
تقدیر خودت رو عوض نکن
تا به چشماش بیای !
بی کلام فقط ول کن و برو ...
ول کردم ، رفتم ...
مدام درخشیدم توی عالم هنر ...
اما من در اصل مهندسی بودم که
اشتباهی وارد دنیای هنر شد ...
خوب دقت کن :
من از حقیقت خودم دور شدم
و از این دوری عذاب میکشیدم ...
لطفا بخاطر هیچ کس ،
از خودت دور نشو ،
وارد دنیای عذاب نشو ...
دیدگاه ها (۳)

تو هَمانی که دلم میخواهد شصت سالگی‌هایم را کنارش بگذرانم...ه...

#هنر_عکاسی

دوست داشتنِ مادرم را وقتی دیدمکه در حالِ درست کردنِ کتلت بود...

نسل ما نسلی ست که درس خواند تا دانشجو شود...شنیده بودیم دانش...

فرار من

دوست دختر اجاره ای

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط