part

part 219
جنیور: اما خوب میدونی منو ری خیلی فرق میکنیم
از جاش بلند شدو نزدیک سوزومه شد
جنیور: مثلا کاری که میتونم بکنمو اون نمیتونه
سوزومه: هی دست بردار همین الان میکاپ کردمو داره دیر میشه
جنیور: مشکلی نیست امروزو نمیریم
سوزومه چشم غره ای برای جنیور رفت
سوزومه: تو با این بیخیالیت چطوری یه شرکتو اداره میکنی
جنیور: به راحتی
گوشی سوزومه زنگ خورد ری بود
سوزومه: الو
ری: های بیب
سوزومه: چیزی شده
ری: نه میخواستم بگم یه کوچولو دیر میام دنبالت
سوزومه: مشکلی نیست جنیور میرسونتم
ری: عالیه پس بعدامیبینمت
سوزومه: راستی ری
ری: جونم
سوزومه: بیا امشب دور هم جمع شیم
ری: به چه مناسبتی
سوزومه: شب میگم
ری: کجا باید بیاییم
سوزومه: خونم... و به جسیکا هم بگو
ری: اوکی کار دیگه ای نداری
سوزومه: خداحافظ (قط کرد)
سوزومه: خب بریم
جنیور: بزن بریم
باهم از خونه زدن بیرون و سوار ماشین شدن و راه افتادن سمت دانشگاه بعد چند مین رسیدن سوزومه کمردبندشو باز کردو به طرف جنیور خم شدو گونشو بوسید
سوزومه: ممنون ددی
جنیور: قابلتون رو نداره لیدی
هردو از ماشین پیاده شدن
سوزومه: امروز زیاد باهام صمیمی رفتار نکن میخوام شب سوپرایزشون کنم
جنیور: اطاعت لیدی🫡
سوزومه: 😅...... من دیگه رفتم
جنیور: بعدا میبینمت بیبی
دیدگاه ها (۱)

part 220لیلی: وات یادم نمیاد مگه ما الان عقب نیستیم سوزومه: ...

part 221جنیور: مگه عروسم بدون تور میشه سوزومه خنده ریزی کردو...

part 218جنیور: نه ولی داشتی خیلی کیوت لذت میبردی و دلم نیومد...

part 217سوزومه طاقت نیوردو چرخیدو لباش رو روی بای جنیور گزاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط